𝒘𝒉𝒂𝒕 𝒉𝒂𝒑𝒑𝒆𝒏𝒆𝒅
𝒘𝒉𝒂𝒕 𝒉𝒂𝒑𝒑𝒆𝒏𝒆𝒅
𝕻𝖆𝖗𝖙44
ویو ا/ت
رفتم سمت کمد و درش رو باز کردم نگاهی به لباس ها کردم تصمیم گرفتم
شلوار سیاه راسته
پیرهن سفید
جلیقه سیاه
با یه کت و کفش مشکی
موهام رو هم از بالا بستم
و کتو انداختم رو شونه هام و کل/تم و گذاشتم تو کیفم
که یهو صدای در زدن اومد
شوگا: اماده شدی
درو باز کردم
شوگا: خب بریم
ا/ت: بریم
از عمارت بیرون زدیم چند تا ون اونجا بودن و یه لندکروز شوگا سورا شد منم پشت
بندش سوار شدم بادیگاردا هم بعد از سوار شدن ما سوار ون تا شدن و رفتیم به سمت انبار
نیم ساعت طول کشید تا برسیم
از ماشین پیاده شدیم و بادیگاردا هم
چند تاشون همراهمون اومدن بقیشون هم دور
انبار ایستاده بودن
رفتیم داخل که
یهو.......
𝕻𝖆𝖗𝖙44
ویو ا/ت
رفتم سمت کمد و درش رو باز کردم نگاهی به لباس ها کردم تصمیم گرفتم
شلوار سیاه راسته
پیرهن سفید
جلیقه سیاه
با یه کت و کفش مشکی
موهام رو هم از بالا بستم
و کتو انداختم رو شونه هام و کل/تم و گذاشتم تو کیفم
که یهو صدای در زدن اومد
شوگا: اماده شدی
درو باز کردم
شوگا: خب بریم
ا/ت: بریم
از عمارت بیرون زدیم چند تا ون اونجا بودن و یه لندکروز شوگا سورا شد منم پشت
بندش سوار شدم بادیگاردا هم بعد از سوار شدن ما سوار ون تا شدن و رفتیم به سمت انبار
نیم ساعت طول کشید تا برسیم
از ماشین پیاده شدیم و بادیگاردا هم
چند تاشون همراهمون اومدن بقیشون هم دور
انبار ایستاده بودن
رفتیم داخل که
یهو.......
۴.۱k
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.