♡مافیا ددی من♡
♡مافیا ددی من♡
Part 13
( از زبان ا/ت)
رسیدیم به شرکت امروز قرار بود
یه کارمند جدید بیاید
داشتم کار های شرکت رو انجام می دادم
که منشیم گفتم که امدند و گفتم
که بگو بیاید تو
امد خیلی اشنا امد
سلام کردیم و گفتم میشه اسم اسمتون رو بدونم؟
گفت :البته من مین یونگی هستم
چشمام چهارتا شد
گفتم
ا/ت : شوگااااا
شوگا : چی تو منو میشناسی؟
ا/ت :این منم دیگه پسر
شوگا: قیافت خیلی اشناست ولی ببخشید نمی شناسم
ا/ت : هی یعنی تو ا/ت کوچولو رو نمی شناسی ؟
و شوگا بلاخره منو شناخت
بعد که با هم حرف زدیم و بعد شوگا رفت سر کارش
حمایت...... 💜؟
Part 13
( از زبان ا/ت)
رسیدیم به شرکت امروز قرار بود
یه کارمند جدید بیاید
داشتم کار های شرکت رو انجام می دادم
که منشیم گفتم که امدند و گفتم
که بگو بیاید تو
امد خیلی اشنا امد
سلام کردیم و گفتم میشه اسم اسمتون رو بدونم؟
گفت :البته من مین یونگی هستم
چشمام چهارتا شد
گفتم
ا/ت : شوگااااا
شوگا : چی تو منو میشناسی؟
ا/ت :این منم دیگه پسر
شوگا: قیافت خیلی اشناست ولی ببخشید نمی شناسم
ا/ت : هی یعنی تو ا/ت کوچولو رو نمی شناسی ؟
و شوگا بلاخره منو شناخت
بعد که با هم حرف زدیم و بعد شوگا رفت سر کارش
حمایت...... 💜؟
۲۲.۲k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.