فیک ته
فیک ته پارت دو فصل دو
ویو ات
رفتم و بعد کلی خرید برگشتم خریدامم گذاشتم تو چمدون که یکی از خدمتکارا
اومد
خدمت کا: ارباب اجوما گفت بیاید پایین و غذا بخورید
ات: باشه برو الان میام
رفتم پایین و غذا رو خوردم
رفتم تو اتاق لباس و حوله برداشتم رفتم حموم هنوز اون مونگولی سابق رو داشت
داشتم اواز می خوندم بعد یک ساعت برگشتم خودمو خشک کردم لباس پوشیدم ساعت شده بود دوازده رفتم خوابیدم فردا پرواز دارم
ویو ته
تصمیم گرفتم با مینا برم بار لباس پوشیدم(عکس میزارم)
رفتیم بار
گارسون:سلام چی میل دارید
ته:ام دو تا ویسگی
گارسون: بله
ته:ام مینا من دست شویی دارم میرم دست شویی
مینا:باشه ددی
از دست شویی برگشتم که دیدم مینا داره با گارسون لب مبگیره منو دید
مینا: ددی اونطور که فک میکنی نی
ته:چطوریه ها لابد می خوای همه چیو که نگفتی از خیانت کاریات هرزه بازیات برام بگی
سوار ماشین شدم و رفتم خونه
خماری بچه ها دستم درد گرفت شرطا
ده تا لایک
پنج تا کام
ویو ات
رفتم و بعد کلی خرید برگشتم خریدامم گذاشتم تو چمدون که یکی از خدمتکارا
اومد
خدمت کا: ارباب اجوما گفت بیاید پایین و غذا بخورید
ات: باشه برو الان میام
رفتم پایین و غذا رو خوردم
رفتم تو اتاق لباس و حوله برداشتم رفتم حموم هنوز اون مونگولی سابق رو داشت
داشتم اواز می خوندم بعد یک ساعت برگشتم خودمو خشک کردم لباس پوشیدم ساعت شده بود دوازده رفتم خوابیدم فردا پرواز دارم
ویو ته
تصمیم گرفتم با مینا برم بار لباس پوشیدم(عکس میزارم)
رفتیم بار
گارسون:سلام چی میل دارید
ته:ام دو تا ویسگی
گارسون: بله
ته:ام مینا من دست شویی دارم میرم دست شویی
مینا:باشه ددی
از دست شویی برگشتم که دیدم مینا داره با گارسون لب مبگیره منو دید
مینا: ددی اونطور که فک میکنی نی
ته:چطوریه ها لابد می خوای همه چیو که نگفتی از خیانت کاریات هرزه بازیات برام بگی
سوار ماشین شدم و رفتم خونه
خماری بچه ها دستم درد گرفت شرطا
ده تا لایک
پنج تا کام
۶.۵k
۰۷ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.