ویو ات

ویو ات
به جیسو گفتم برای امشب بلیط بگیره میخواستم برم آمریکا که برای ساعت ۹ امشب گرفت
ویو کوک
وقتی فهمیدم ات فرار کرده به هرکم گفتم سریع اتو پیدا کنه ولی نتونست منم زد به سرم که برم خونه ی جیسو ات بجز اونجا جایه دیگه ای رو نداره
....
ویو ات
ساعت ۷ بود به جیسو گفتم من دیگه میرم
جیسو . ات ممم باهات بیام
ات. نه جیسو ول کن
جیسو . باش
جیسو. خدافظ امیدوارم یه روزی باز ببینمت🙃
ات. جیسو بس کن گریمو درنیار
جیسو . هه باش خدافظ
ات خدافظ همو بغل کردن و ات رفت
چند مین بعد
جیسو . کیه در میزنه رفتم درو باز کردم دیدم جونکوکه
کوک. ات اینجاست؟!
جیسو. ن ن نه
کوک . عین ادم حرف بزن ات اینجاست یا نه.داد.
جیسو . گفتم که نه
کوک جیسو رو هل داد اونور رفت که خونشو بگرده اتو پیدا نکرد ولی گردنبنده اتو دید که به جیسو گفت
کوک . ات اینجا بود
جیسو نه
کوک . پس این چیه
جیسو. ....
کوک. بگو کجاست
جیسو نمیدونم
چند مین بعد
کوک جیسو رو عین چی شکنجه داده بود که کوک گفت گوشیتو بده
جیسو گوشیشو داد
کوک به ات زنگ زد وبعد چند مین...
اگه حمایت نشه دیگه نمی زارم❤️
لایک و کامنت🙏🏻🙏🏻💖