من از باشگاه برگشتم...
من از باشگاه برگشتم...
اما خونه این خنگ ها گوشیمو جا گذاشتم و مجبور شدم با پای پیاده گمشم بیام خونه☺️...
ی پسر مادر ننه هم جلو ترقه انداخت از ترس هنوز قلبم درد میکنه ☺️
کره خر مادر... میدونه من رگ قلبم گرفته اما دوست داره منو بکشه☺️💢💢💢*پسر همسایه مون بود*
اما خونه این خنگ ها گوشیمو جا گذاشتم و مجبور شدم با پای پیاده گمشم بیام خونه☺️...
ی پسر مادر ننه هم جلو ترقه انداخت از ترس هنوز قلبم درد میکنه ☺️
کره خر مادر... میدونه من رگ قلبم گرفته اما دوست داره منو بکشه☺️💢💢💢*پسر همسایه مون بود*
۱.۱k
۲۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.