از من به آن سکوت پر از های و هو سلام

از من به آن سکوتِ پر از های و هو سلام
ای ماه پشت پنجره‌ی روبه رو سلام!

من را به‌جا می‌آوری ای خوابِ دوردست؟
شیرین‌ترین بهانه‌ی من، آرزو سلام!

خرماپزانِ سرخ لبت را تکان بده
با لهجه‌ی جنوبی گرمت بگو "سلام"

یک عمر گفته‌اند به تو با زبان شعر
عطار، مولوی، اخوان، شاملو: "سلام"

وقتی تویی مخاطب این شعر، بی‌گمان
باید دوباره گیر کند در گلو "سلام"


#عبدالحسین_انصاری
دیدگاه ها (۱)

بهشت چشم تورویای چشم‌های من استمرا رها کن ازآتش بهشت جای من ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط