•مستر جئون • part :۲
(پرش زمانی به مطب داخل کره )
ا.ت ویو :
رسیدم وسایل هامو چیدم با کسی آشنا نشده بودم نشستم سر جام و به پرونده های مریض ها نگاه کردم باید بین اینا یکیو انتخاب میکردم داشتم همینجوری میگشتم که رسیدم به پرونده جئون جونگ کوک
(مشخصات پرونده }
اسم :جئون جونگ کوک
بیماری که بعد از فوت مادرش افسردگی شدید گرفت و مبتلا به بیماری روانی شد و او در چند روز اخیر ۱۹۸آدم را شکنجه و ۵۶۳نفر را کشته
به کشتن آدم ها خیلی علاقه داره ،آدم خیلی مرموز و باهوشی هستش .
نوع پرونده : خیلی سخت
سن :۲۳
مثل اینکه بین اینهمه پرونده این یکی خیلی سخته از اونجایی که من بخاطر اینکه خیلی روانشناس خوبیم توی فرانسه معروف بودم و بین تمام روانشناس ها بیشترین درآمد رو دارم اما تا حالا یه همچین چیزی ندیدم .
تصمیم گرفتم اینو بردارم با تلفنی که تو اتاقم رو میز بود با منشی تماس گرفتم
(بچه ها اسم منشی لوسی هستش و علامتش /هست حفظ کنین علامت رو عوض نمیشه کل علامت های این فیک فقط یبار انتخاب میشه )
/بفرمایید خانم لی
+لوسی اگر میشه بیا پرونده هارو ببر انتخاب کردم پرونده ای که میخوام رو
/چشم الان میام
کوک ویو :
به خواسته ی پدرم قرار بود از فردا برم بستری بشم و برم پیش روانشناس توی این سه هفته کلا توی اتاق بودم قرار بود یکی از بهترین اتاق هارو برام آماده کنن ،
ب.ک:پسرم خوبی
_هوم ،فردا ساعت چند میرم
ب.ک :ساعت ۳نصف شب تا کسی نبینه تورو داری میری بعدشم اینم یادت باشه کسی جز خانم لی که روانشناسته نمیدونه تو بیمارشی و آدم کشتی و شکنجه دادی
_(پوزخند )شاید اونم کشتم
ب.ک:کار بلد تر از این حرفاس که بخوای سرش شیره بمالی تا چند ماه نباید بهت سر بزنم نمیزارن پس مراقب خودت باش
حمایت بیب 💜🪐
ا.ت ویو :
رسیدم وسایل هامو چیدم با کسی آشنا نشده بودم نشستم سر جام و به پرونده های مریض ها نگاه کردم باید بین اینا یکیو انتخاب میکردم داشتم همینجوری میگشتم که رسیدم به پرونده جئون جونگ کوک
(مشخصات پرونده }
اسم :جئون جونگ کوک
بیماری که بعد از فوت مادرش افسردگی شدید گرفت و مبتلا به بیماری روانی شد و او در چند روز اخیر ۱۹۸آدم را شکنجه و ۵۶۳نفر را کشته
به کشتن آدم ها خیلی علاقه داره ،آدم خیلی مرموز و باهوشی هستش .
نوع پرونده : خیلی سخت
سن :۲۳
مثل اینکه بین اینهمه پرونده این یکی خیلی سخته از اونجایی که من بخاطر اینکه خیلی روانشناس خوبیم توی فرانسه معروف بودم و بین تمام روانشناس ها بیشترین درآمد رو دارم اما تا حالا یه همچین چیزی ندیدم .
تصمیم گرفتم اینو بردارم با تلفنی که تو اتاقم رو میز بود با منشی تماس گرفتم
(بچه ها اسم منشی لوسی هستش و علامتش /هست حفظ کنین علامت رو عوض نمیشه کل علامت های این فیک فقط یبار انتخاب میشه )
/بفرمایید خانم لی
+لوسی اگر میشه بیا پرونده هارو ببر انتخاب کردم پرونده ای که میخوام رو
/چشم الان میام
کوک ویو :
به خواسته ی پدرم قرار بود از فردا برم بستری بشم و برم پیش روانشناس توی این سه هفته کلا توی اتاق بودم قرار بود یکی از بهترین اتاق هارو برام آماده کنن ،
ب.ک:پسرم خوبی
_هوم ،فردا ساعت چند میرم
ب.ک :ساعت ۳نصف شب تا کسی نبینه تورو داری میری بعدشم اینم یادت باشه کسی جز خانم لی که روانشناسته نمیدونه تو بیمارشی و آدم کشتی و شکنجه دادی
_(پوزخند )شاید اونم کشتم
ب.ک:کار بلد تر از این حرفاس که بخوای سرش شیره بمالی تا چند ماه نباید بهت سر بزنم نمیزارن پس مراقب خودت باش
حمایت بیب 💜🪐
۷.۰k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.