سناریو بی تی اس

سناریو درخواستی بی تی اس

وقتی سرشون رو پاته و میبوسیشون و میگی من زندگیم رو تو چشات دیدم عاشقانه باشه

هیونگ لاین

نامجون:وقتی بوستون تموم شد بلند میشه و بغلت میکنه و محکم تو بغلش فشارت میده
نامجون:ولی میدونی زندگی من توی یه اسم خلاصه میشه
ات:خب اون اسم چیه؟؟
نامجون:میخوام از این به بعد کیم ات صداش کنم....ات خیلی وقته که میخوام اینو بهت بگم ولی...هوف میشه از این به بعد تنها دلیل زندگیم بشی؟

جین:مطمئنی با منی؟(با تعجب)
ات:الان بجز منو و تو شخص دیگه ای رو بوسیدم و اینو بهش گفتم؟
جین:ات میخوام یه چیزی رو بهت بگم
ات:جانم بگو
جین:چشماتو ببند
ات:ببندم چشمامو؟؟
جین:آره
ات:خب باشه
جین:تاریکی رو حس کردی
ات:آره
جین:حالا چشماتو باز کن
ات چشماشو باز میکنه
جین:زندگی من بدون تو اینجوریه و بعد خودش شروع میکنه بوسیدنت

شوگا:تو دلیل زندگیت رو تو چشمای من دیدی؟!
ات:خب...آره..ببخشید اگه بدت اومد...اصلا از اولش هم نباید این کار رو میکردم متاسفم
میخواستی بری که شوگا دستتو میکشه و تو میوفتی بغلش
شوگا:خب خب خانوم خانوما حالا که گفتی پس یعنی منو دوست داری دیگه درسته؟
ات:آره
شوگا:ولی من دوستت ندارم
ات:اوهوم میدونستم
شوگا:دوستت ندارم چون دیوانه وار عاشقتم ات  شاید زیاد به زبون نیارم ولی واقعا عاشقتم

جیهوپ:محکم بغلت میکنه و میچرخونتت بعد میارتت پایین و آروم گونه هاتو نوازش میکنه
جیهوپ:ات شنیدی میگن ارزش هر خونه ای به نورشه؟
ات:آره
جیهوپ:خب میشه نور خونه ی قلب تاریکم بشی؟!

خیلی بد شد🥲
میدونم🥲
ولی....
امیدوارم خوشتون بیاد🤍