خدا تو را برای من آفریده است...

استاد گفت این یک قاعده مهم فلسفی است:
"الشیء ما لم یجب لم یوجد"
معنای فلسفیش میشود چیزی تا زمانی که وجود داشتن برایش ضرورت نداشته باشد و وجودش واجب نشده باشد موجود نمیشود...
استاد این مقدمه را گفت و رفت سراغ ادامه برهان...
من اما هنوز مانده ام در پیچ و خم مقدمه عاشقانه خلقت...
و من هنوز مانده ام در گیر و دار شعر سهراب آنجا که گفت:"
نخواهیم مگس از سر انگشت طبیعت بپرد...
و بدانیم اگر کرم نبود زندگی چیزی کم داشت"

و من دارم به این فکر میکنم که وجودم ضرورت داشته...
واجب بوده من باشم...
خدا واجب دیده من باشم...
حالا چه ضرورتی و چه وجوبی و با چه غایتی؟ این را دیگر خود آدم باید کشف کند...
اما از ترجمه عاقلانه اش که بگذریم میشود عاشقانه گفت:
عشق هم تا زمانی که وجودش واجب نباشد به وجود نمی آید...
اگر عشقی آمده ضرورت داشته بیاید...
نمیشده نباشد...
اینکه این عشق با چه غایتی وجود پیدا کرده را ما باید کشف کنیم...
راستی!
من تازه فهمیده ام تو هم وجودت ضرورت داشته...
خدا تو را برای من آفریده است...
و راستش من حالا دارم به این فکر میکنم که شاید این یک قاعده فلسفی نبوده که یک #فلسفه_بازی کشفش کرده باشد...
این را شاید اولین عاشق دنیا وقتی چشم دوخته به محبوبش به زبان آورده باشد...
چه کسی میداند؟!
#تکست_خاص #عشق