نخست

نخست
دیرزمانی در او نگریستم
چندان که چون نظر از وی باز گرفتم
در پیرامونِ من
همه چیزی
به هیات او درآمده بود
آنگاه دانستم که مرا دیگر
از او
گریز نیست...!!!!💜



#احمد_شاملو
دیدگاه ها (۱)

دردم این است که من بی تو دڪَراز جهان دورم و بی‌خویشتنم...💜#م...

دله دیگه ...بعضی وقتا یه جوری خالی میشهکه زور هیچ امیدیبه آر...

بارانمعشوقه ی پاییز استوقتی این همه زیباستنغمه ی رسیدنش ...د...

آبان هوايش غرق دلتنگيستعطر تو را در مشت خود دارد💜#مریم‌قهرما...

اونجا که #علی_مقیمی میگه:َهوای پَر زدنم هست و شور و حالی نیس...

پارت ۹آنچه گذشت: آماده شودم برم شرکت که یهو.....یادم امد اتو...

"پارت دوم""یادگاری از تاریکی"تو افکارم غرق بودم که ناگهان صد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط