p26
لباشو وحشیانه مک میزدم کمرشو فشار دادم انگوشتامو لایه موهاش بردم نفس کم آورده بود جدا شدیم دلم برا لباش تنگ شده بود آخه پسره ی احمق چطوری میتونی باهاش قهر باشی من:آخه من چجوری میتونم باهات قهر کنم یه کاری میکنی دیوونه شم جیسو:ازم عصبی ولی من:اونو آره چون خودتو تحویل اونا دادی جیسو:بخاطر تو کردم جونگ کوک نمیخواستم از دستت بدم میدونستمم میای دنبالم و رفتم دوتا دستامو رو صورتش گذاشتم کوک:من میتونستم ولت کنم همونجا ولی نکردم چون عاشقتم چطوری تونستی انقدر منو عاشق خودت کنی لعنتی هان از همه مهم تر وابستم کنی به خودت دیگه نمیخوام یه لحظه هم ازم دور باشی میخوام جلو چشم خودم باشی فهمیدی جیسو:فهمیدم ولی تو دیگه بهم بی توجهی نکن به اندازه کافی بهم بی توجه شده میدونی تو تکیه گاهه منی پیشت احساس امنیت میکنم نباشی همه جا برام خطرناک و ما امن حتی قهر کردنت یا بی توجهیت بغلم کرد منم محکم بغلش کردم سرمو تو گردنش بردم
از زبون خودم
سرشو برد تو گردنم نفسش به گردنم خورد گردنمو بوس کرد کوک:بلاخره میتونیم کنار هم باشیم رفت سمت کشو دوتا پاکت بود کوک:بگیرش گرفتمش من:دوتا بیلیت واسه کانادا کوک:گفته بودم فرار میکنیم عشقم من:وایییی خیلی خوبه عشقم کوک:اگه ازت بخوام با من ازدواج کنی میکنی؟ یکم شوکه شدم ولی خوشحال شدم من:خ خوب وای شوکه شدم یه نفس عمیق کشیدم من:چرا که نه ازدواج میکنم کوک:الهی دورت بگردم اومد بغلم کرد همون موقع پهلوم درد گرفت من:آی کوک:چیشد عشقم من:پهلوم درد گرفت کوک:بمیرم الهی بیا بریم تو اتاق بردم تو اتاق خوابوندم کوک:بزار پمادتو بیارم
از زبون خودم
سرشو برد تو گردنم نفسش به گردنم خورد گردنمو بوس کرد کوک:بلاخره میتونیم کنار هم باشیم رفت سمت کشو دوتا پاکت بود کوک:بگیرش گرفتمش من:دوتا بیلیت واسه کانادا کوک:گفته بودم فرار میکنیم عشقم من:وایییی خیلی خوبه عشقم کوک:اگه ازت بخوام با من ازدواج کنی میکنی؟ یکم شوکه شدم ولی خوشحال شدم من:خ خوب وای شوکه شدم یه نفس عمیق کشیدم من:چرا که نه ازدواج میکنم کوک:الهی دورت بگردم اومد بغلم کرد همون موقع پهلوم درد گرفت من:آی کوک:چیشد عشقم من:پهلوم درد گرفت کوک:بمیرم الهی بیا بریم تو اتاق بردم تو اتاق خوابوندم کوک:بزار پمادتو بیارم
۲۸.۱k
۲۵ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.