یه تکپارتی از هوپی مون نشه؟
یه تکپارتی از هوپی مون نشه؟
حدودا یک سالی بود که با هوپی ازدواج کردی و قبل ازدواج هم ۳ سال باهام بودید و اون واقعا تورو ناز و لوس بزرگ کرده بود و بشدت روت حساس بود
خوب چند روزی بود باهاش قهر بود و تو بعد از دعوا بخواطر اینکه رو مخ هوپی بری رفتی بیرون و سرما خوردی و الان تو بیمارستان بستری هستی
صبح از خواب بیدار شدی و دیدی که هوپی پیشت خوابیده خیلی ناز. بود ولی نه .....
کم کم بیدار شد. لبخندی به هم زد
-صب بخیر دخترم ،خوب خوابیدی ، چی دوست داری برات بیارم ؟
+آهوم ،هیچی (سرد)
- بیخیال اتم تا کی میخوای قهر باشی
چیزی نگفت که اومد روی پیشونیت بوسه ای زد و طبق عادت همیشگی سرم رو ناز کرد
- دختر من چرا اینقدر لجبازی ؟ من میرم بیرون امروز جلسه ی مهمی دارم زود برمیگردم ....
باوجود اینکه سرد بر خورد میکردم ولی پروانه های دلم نزدیک بود قبلم رو سوراخ کنند و بیان بیرون
( چند ساعت بعد)
داشتی راه میرفتی و اتاق برسی میکردی که خیسی بین پات حس کردی تقویم اونجا بود نگاه کردی نه نه الان نه !
تو در دوران پریودی خیلی حساس بودی و از لحاظی که لباس بیمارستان هم سفید هستش معلومه و وسایل هم نداشتی که در زدن دکتر بود نه نه
رفتی در رو گرفتی
*خانم جانگ لطفا در رو باز کنید !
-نه .....نه...
*خانم جانگ لطفا ....
-نه ...لطفا نه ..
درو قفل کردی
کم کم گریم گرفته بود و تنها کاری که میتونستم همین بود گوشیم رو برداشتم
داخل جلسه بود که گوشیش زنگ خورد و اسم <دختر کوچولوم >نمایان شد نگران شد چون معمولا دخت. کوچولوش موقع ای که قهره هیچ وقت بهش زنگ نمیزنه با ببخشید کوچیکی از جلسه خارج شد
- بله دخترم !
+ هوپی من ...پریودم لباسام کثیف و دکتر میخواد بیاید داخل
و بله وضعیت خیلی بده
- نگران نباش فرشته آلان درستش میکنم
به منشی گفتم جلسه رو کنسل کنه و به دکتر ات زنگ زدم و همین طور به سمت ماشین راه افتادم
دکتر رو قانع کردم و رفتم سمت فروشگاه و خوراکی و نوار خریدم و از لحاظی که فروشگاه بعد اون لباس فروشی بود رفتم و یه دست لباس زیر و هودی و شلوار و کاپشن خریدم و بعد به سمت بیمارستان حرکت کردم
- خوب دخترم اینم شیر کاکائو وکیک شکلاتی!
+ مرسی..
هنوزم قهری توله!
-.....
اتم ببین دختر بابا ! لطفا... ددی رو ببخش
+ باشه ( صدای کم)
- عاشقتم توله ی ددی ....
خوب ؟
خوب شد ؟.؟
حدودا یک سالی بود که با هوپی ازدواج کردی و قبل ازدواج هم ۳ سال باهام بودید و اون واقعا تورو ناز و لوس بزرگ کرده بود و بشدت روت حساس بود
خوب چند روزی بود باهاش قهر بود و تو بعد از دعوا بخواطر اینکه رو مخ هوپی بری رفتی بیرون و سرما خوردی و الان تو بیمارستان بستری هستی
صبح از خواب بیدار شدی و دیدی که هوپی پیشت خوابیده خیلی ناز. بود ولی نه .....
کم کم بیدار شد. لبخندی به هم زد
-صب بخیر دخترم ،خوب خوابیدی ، چی دوست داری برات بیارم ؟
+آهوم ،هیچی (سرد)
- بیخیال اتم تا کی میخوای قهر باشی
چیزی نگفت که اومد روی پیشونیت بوسه ای زد و طبق عادت همیشگی سرم رو ناز کرد
- دختر من چرا اینقدر لجبازی ؟ من میرم بیرون امروز جلسه ی مهمی دارم زود برمیگردم ....
باوجود اینکه سرد بر خورد میکردم ولی پروانه های دلم نزدیک بود قبلم رو سوراخ کنند و بیان بیرون
( چند ساعت بعد)
داشتی راه میرفتی و اتاق برسی میکردی که خیسی بین پات حس کردی تقویم اونجا بود نگاه کردی نه نه الان نه !
تو در دوران پریودی خیلی حساس بودی و از لحاظی که لباس بیمارستان هم سفید هستش معلومه و وسایل هم نداشتی که در زدن دکتر بود نه نه
رفتی در رو گرفتی
*خانم جانگ لطفا در رو باز کنید !
-نه .....نه...
*خانم جانگ لطفا ....
-نه ...لطفا نه ..
درو قفل کردی
کم کم گریم گرفته بود و تنها کاری که میتونستم همین بود گوشیم رو برداشتم
داخل جلسه بود که گوشیش زنگ خورد و اسم <دختر کوچولوم >نمایان شد نگران شد چون معمولا دخت. کوچولوش موقع ای که قهره هیچ وقت بهش زنگ نمیزنه با ببخشید کوچیکی از جلسه خارج شد
- بله دخترم !
+ هوپی من ...پریودم لباسام کثیف و دکتر میخواد بیاید داخل
و بله وضعیت خیلی بده
- نگران نباش فرشته آلان درستش میکنم
به منشی گفتم جلسه رو کنسل کنه و به دکتر ات زنگ زدم و همین طور به سمت ماشین راه افتادم
دکتر رو قانع کردم و رفتم سمت فروشگاه و خوراکی و نوار خریدم و از لحاظی که فروشگاه بعد اون لباس فروشی بود رفتم و یه دست لباس زیر و هودی و شلوار و کاپشن خریدم و بعد به سمت بیمارستان حرکت کردم
- خوب دخترم اینم شیر کاکائو وکیک شکلاتی!
+ مرسی..
هنوزم قهری توله!
-.....
اتم ببین دختر بابا ! لطفا... ددی رو ببخش
+ باشه ( صدای کم)
- عاشقتم توله ی ددی ....
خوب ؟
خوب شد ؟.؟
۲.۰k
۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.