وقتی مشاورت بود و.....
"3 پارتی فیک از شوگا"
( Part 2)
_________________
شوگا: خب باشه... تو الان بیمار منی... و پزشک در برابر بیمارش محرمه دیگه درست میگم؟ "پوزخند"
ات: خب.... آره
ولی نه واسه هرکاری!
شوگا: واسه من نه و نو نیار...
میدونی که کاری نمیتونی بکنی!
ات: شوگا بسه!
تا الانم زیادی موندم اینجا!
شوگا: وای قلبم.... الان بهم گفتی شوگا درسته؟
ات: شوگا من...
شوگا: نمیشه حرفتو پس بگیری!
ات: شوگا من باید....
شوگا: نظرت چیه امشب باهم باشیم؟
ات: میدونی....
شوگا: خب موافقی!
"رفت سمت در و در رو قفل کرد"
ات: هی شوگا!
داری شوخی میکنی دیگه نه؟
شوگا: منم دوستت دارم...
ات: ببین شوگا ... "داد"
شوگا: او عزیزم نمیدونستم انقد عجله داری!
ات: شوگا کلید رو....
شوگا: زودتر؟ باشه عزیزم! فقط یادت باشه خودت خواستیا...
ات: ببینم داری چیکار میکنی؟
شوگا: همون کاری که میخوای.... خودت ازم درخواست کردی دیگه!
ات: هوففف شوگا شوخی میکنی دیگه نه؟
شوگااااا
شوگا: باشه آروم انجام میدم! خیالت راحت "چشمک"
"ات داشت خنده اش میگرفت"
ات: شوگا ... "خنده بلند"
من باید برم میگمممم...
شوگا: چرا میخندی؟
ات: شوگا من نبخشیدمت!
شوگا: باشه بابا الان پیراهنمم در میارم...
"با کارایی که شوگا میکرد داشتم فاتحه امو میخوندم"
ات: ببین شوگا تو داری به من تجاوز میکنی!
شوگا: نه عزیزم تخت هست... تخت توی اون اتاق در سفیدس...
ات: خیلی خب باشه بخشیدمت...
شوگا: ...
ات: شوگا!
شوگا: میدونستم! ولی فکر نکن با این کارات میتونی منو از کارم پشیمون کنی!
ات: شوگا لطفا "خنده"
شوگا: باشه زودتر انجام میدم نگران نباش!
ات: شوگااااااااا "داد، خنده"
شوگا: رمز گوشیت هم که تاریخ تولد منه هنوز معلومه خیلی منو میخوایا نه؟
( Part 2)
_________________
شوگا: خب باشه... تو الان بیمار منی... و پزشک در برابر بیمارش محرمه دیگه درست میگم؟ "پوزخند"
ات: خب.... آره
ولی نه واسه هرکاری!
شوگا: واسه من نه و نو نیار...
میدونی که کاری نمیتونی بکنی!
ات: شوگا بسه!
تا الانم زیادی موندم اینجا!
شوگا: وای قلبم.... الان بهم گفتی شوگا درسته؟
ات: شوگا من...
شوگا: نمیشه حرفتو پس بگیری!
ات: شوگا من باید....
شوگا: نظرت چیه امشب باهم باشیم؟
ات: میدونی....
شوگا: خب موافقی!
"رفت سمت در و در رو قفل کرد"
ات: هی شوگا!
داری شوخی میکنی دیگه نه؟
شوگا: منم دوستت دارم...
ات: ببین شوگا ... "داد"
شوگا: او عزیزم نمیدونستم انقد عجله داری!
ات: شوگا کلید رو....
شوگا: زودتر؟ باشه عزیزم! فقط یادت باشه خودت خواستیا...
ات: ببینم داری چیکار میکنی؟
شوگا: همون کاری که میخوای.... خودت ازم درخواست کردی دیگه!
ات: هوففف شوگا شوخی میکنی دیگه نه؟
شوگااااا
شوگا: باشه آروم انجام میدم! خیالت راحت "چشمک"
"ات داشت خنده اش میگرفت"
ات: شوگا ... "خنده بلند"
من باید برم میگمممم...
شوگا: چرا میخندی؟
ات: شوگا من نبخشیدمت!
شوگا: باشه بابا الان پیراهنمم در میارم...
"با کارایی که شوگا میکرد داشتم فاتحه امو میخوندم"
ات: ببین شوگا تو داری به من تجاوز میکنی!
شوگا: نه عزیزم تخت هست... تخت توی اون اتاق در سفیدس...
ات: خیلی خب باشه بخشیدمت...
شوگا: ...
ات: شوگا!
شوگا: میدونستم! ولی فکر نکن با این کارات میتونی منو از کارم پشیمون کنی!
ات: شوگا لطفا "خنده"
شوگا: باشه زودتر انجام میدم نگران نباش!
ات: شوگااااااااا "داد، خنده"
شوگا: رمز گوشیت هم که تاریخ تولد منه هنوز معلومه خیلی منو میخوایا نه؟
۱۲.۱k
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.