تردید🖤پارت(۲)
جانگ کوک:وگرنه مجبورم همینجا چالت کنم
ا/ت(توذهنش تفنگشو در آورد اما من نمی ترسم)
میخوای چیکار کنی منوبکشی پروندت انجام نمیشه
بشین و پرونده رو تعریف کن
جانگ کوک تو ذهنش (چقدر شجاع تاحالا دختری آنقدر شجاع ندیدم)
باشه خانم وکیل من یه مافیا هستم و برای پرونده های خطرناک به یه وکیل ماهر احتیاج دارم هیچ کس از مافیا ها خبر نداره جز کسی که باهاشون هم کاره پس به نفعته قبول کنی تا پول خوبی هم در بیاری
ا/ت من خودمو در گیر این موضوع ها نمی کنم
پس بفرماید بیرون
جانگ کوک:گفتم باشه و از اتاق بیرون رفتم
سوار ماشینم شدم و راه افتادم وقتی رسیدم خونه باورم نمیشد که من اون دخترو نکشتم
چرا اصلا به کشتنش فکرهم نکردم
پس از جین که هم دوستم و هم دست یارم بود خواستم که اون دخترو سریعا بیاره اینجا اما نکشتش و ازیتش نکنه
جین:چی نکشمش ازیتشم نکنم تو چت شده جانگ کوک حالت خوبه؟
جانگ کوک:خودمم نمیدونم فقط میخوام که آسیبی به اون دختره نرسه
Ms. Gara☘️
ا/ت(توذهنش تفنگشو در آورد اما من نمی ترسم)
میخوای چیکار کنی منوبکشی پروندت انجام نمیشه
بشین و پرونده رو تعریف کن
جانگ کوک تو ذهنش (چقدر شجاع تاحالا دختری آنقدر شجاع ندیدم)
باشه خانم وکیل من یه مافیا هستم و برای پرونده های خطرناک به یه وکیل ماهر احتیاج دارم هیچ کس از مافیا ها خبر نداره جز کسی که باهاشون هم کاره پس به نفعته قبول کنی تا پول خوبی هم در بیاری
ا/ت من خودمو در گیر این موضوع ها نمی کنم
پس بفرماید بیرون
جانگ کوک:گفتم باشه و از اتاق بیرون رفتم
سوار ماشینم شدم و راه افتادم وقتی رسیدم خونه باورم نمیشد که من اون دخترو نکشتم
چرا اصلا به کشتنش فکرهم نکردم
پس از جین که هم دوستم و هم دست یارم بود خواستم که اون دخترو سریعا بیاره اینجا اما نکشتش و ازیتش نکنه
جین:چی نکشمش ازیتشم نکنم تو چت شده جانگ کوک حالت خوبه؟
جانگ کوک:خودمم نمیدونم فقط میخوام که آسیبی به اون دختره نرسه
Ms. Gara☘️
۲.۲k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.