مدرسه ی من
مدرسه ی من
ویو یونگی
و بله ات رسیده بود اینهمه عجله کردم رفتم سر جام پیش جیمین نشستم
ات هم کنار دختری به اسم جیا نشسته بود ات هنوز متوجه من نشده بود
چند مین بعد
استاد اومد سر کلاس داشت درس میداد منم هم کرمم گرفته بود میخواستم ات بفهمه اومدم یه کاغذ در اواردم روش نوشتم من قرار بود نیام مدرسه ولی اومدم
بعد به شکل یه موشک درستش کردم روی یکی از بال هاش هم نوشتم
یونگی
بعد به سمت ات پرتش کردم
ویو ات
از خونه زدم بیرون رفتیم دنبال لیا مامانش گفت اون رفته ماهم رفتیم مدرسه دیدم لیا دم در مدرسه وایساده منم رفتم پیشش سلام کردن رفتیم کلاس منو نشونم داد و همینطور بقیه ی مدرسه رو بعد ازش خداحافظی کردم رفتم سر کلاس یه دوتا جای خالی بود یکی یه دختر سرش بود یکی یه پسر رفتم پیش دختره
ات:سلام... میتونم اینجا بشینم
دختره:بله حتما....بفرمایید
نشستم باهم یخورده حرف زدیم اسمش جیا بود باهم دوستیم شدیم انقدر غرق صحبت بودی که نفهمیدیم کی استاد اومد
استاد داشت درس میداد منم نکته برداری میکردم که یهو .....ادامه دارد
ویو یونگی
و بله ات رسیده بود اینهمه عجله کردم رفتم سر جام پیش جیمین نشستم
ات هم کنار دختری به اسم جیا نشسته بود ات هنوز متوجه من نشده بود
چند مین بعد
استاد اومد سر کلاس داشت درس میداد منم هم کرمم گرفته بود میخواستم ات بفهمه اومدم یه کاغذ در اواردم روش نوشتم من قرار بود نیام مدرسه ولی اومدم
بعد به شکل یه موشک درستش کردم روی یکی از بال هاش هم نوشتم
یونگی
بعد به سمت ات پرتش کردم
ویو ات
از خونه زدم بیرون رفتیم دنبال لیا مامانش گفت اون رفته ماهم رفتیم مدرسه دیدم لیا دم در مدرسه وایساده منم رفتم پیشش سلام کردن رفتیم کلاس منو نشونم داد و همینطور بقیه ی مدرسه رو بعد ازش خداحافظی کردم رفتم سر کلاس یه دوتا جای خالی بود یکی یه دختر سرش بود یکی یه پسر رفتم پیش دختره
ات:سلام... میتونم اینجا بشینم
دختره:بله حتما....بفرمایید
نشستم باهم یخورده حرف زدیم اسمش جیا بود باهم دوستیم شدیم انقدر غرق صحبت بودی که نفهمیدیم کی استاد اومد
استاد داشت درس میداد منم نکته برداری میکردم که یهو .....ادامه دارد
۶.۷k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.