میو جونکوک
میو جونکوک
بعد رفتم بیرون و وسایلشو براش فرستادم تا اماده شه
ویو ات
تو فکر بودم که یکی در زد اوجوما بود
(علامت اوجوما ☆)
☆میتونم بیام داخل
+بفرمایید
☆ارباب گفتن که وسایلتونو براتون بیارم
+میتونی بزاریشون روی تخت
☆چشم
+میتونی بری
ویو ات
اجوما رفت بیرون و منم رفتم وسایلمو چیدمو ی نگاهی بهشون انداختم
یه لباس نسبتن باز بود و کفشو کیف و یه لباس زیر و لوازم ارایش
رفتم یه دوش ۳٠مینی گرفتم موهامو خشک کردم و حالتشون دادم و یه ارایش لایت کردمو لباسمو پوشیدم و منتظر جونکوک موندم
بعد ۱۵مین جونکوک اومد
_ات اماده شدی؟
+اذع میتونیم بریم
_این لباس خیلی باز نیست؟
+من که نخریدمش تو خریدیش
_من نخریدم دادم جیمین خرید
(جیمین دستیار جونکوک و علامتش =)
+یعنی تو دادی اون برام لباس زیر خریده (یکم با اعصبانیت )
_ارع مگع چیه
+هیچی اصلا مشکلی نیست
خب دیگع بریم
_باش
بعد رفتم بیرون و وسایلشو براش فرستادم تا اماده شه
ویو ات
تو فکر بودم که یکی در زد اوجوما بود
(علامت اوجوما ☆)
☆میتونم بیام داخل
+بفرمایید
☆ارباب گفتن که وسایلتونو براتون بیارم
+میتونی بزاریشون روی تخت
☆چشم
+میتونی بری
ویو ات
اجوما رفت بیرون و منم رفتم وسایلمو چیدمو ی نگاهی بهشون انداختم
یه لباس نسبتن باز بود و کفشو کیف و یه لباس زیر و لوازم ارایش
رفتم یه دوش ۳٠مینی گرفتم موهامو خشک کردم و حالتشون دادم و یه ارایش لایت کردمو لباسمو پوشیدم و منتظر جونکوک موندم
بعد ۱۵مین جونکوک اومد
_ات اماده شدی؟
+اذع میتونیم بریم
_این لباس خیلی باز نیست؟
+من که نخریدمش تو خریدیش
_من نخریدم دادم جیمین خرید
(جیمین دستیار جونکوک و علامتش =)
+یعنی تو دادی اون برام لباس زیر خریده (یکم با اعصبانیت )
_ارع مگع چیه
+هیچی اصلا مشکلی نیست
خب دیگع بریم
_باش
۴.۱k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.