مرگ آروم فصل دووم p2
P2
نامی:آره عاشق شدم مشکلی باهاش دارید؟(صورت جدی)
ا/ت:عاشق نشدی خل شدی😂
نامی:جدی میفرمایید؟ (روبه بقیه)مارو تنها بزارید
(جین و جیهوپ بیرون رفتن و جین با حرس درو بست،نامی کنار تخت پیش ا/ت نشست و دستاشو روی شونه ا/ت گذاشت و کمک کرد دراز بکشه)
نامی:تو حالت خوبه؟خیلی درد داری
ا/ت:هوم نه فعلا چیزی حس نمیکنم و حالم خوبه.
خودت چی؟ زخمت ؟
نامی:هوم به لطف تو خوبه بهت مدیونم
ا/ت:هوم خیلی خیلی بهم مدیونی.میدونی که؟من نه تنها خودت و دوستت حتی کتابتم نجات دادم😂
نامی:آه من این همه نگرانت بودم بعد تو شوخی میکنی.
ا/ت:اوه،دیگه جدی دارم فکر میکنم عاشقم شدیا!(باقیافه متعجب و مسخره)
نامجون:آره عاشقت شدم.
ا/ت:هوووم؟(چشاش از حدقه زد بیرون)
نامجون:روی صورت ا/تخم شد و لباش رو روی لبای ا/ت گذاشت و شروع به بوسیدن کرد
ا/ت:(وادففففف داره چیکار میکنه)نامجون پس زد و صورتش رو چرخوند
نامجون:ازت نمیپرسم عشقم و قبول میکنی یانه جوابت هیچ تاثیری نداره پس بهتره هرچی زودتر بهش عادت کنی(منظورش بوسیدن و اینجور چیزاس) از رو تخت بلند شد و بیرون رفت
ا/ت:هعی اون واقعا خل شده؟ چطوری میتونه همچین کاری کنههههه ؟مگه زوریه آخه.(ادمین:از خداتم باشه پدسگ)
نامجون:آجوما.
آجوما:بله ارباب.
نامجون:از جین سوال کن برای ناهار ا/ت چی باید بهش بدی. سریع ناهارش رو آماده کن
آجوما:چشم ارباب
نامی:آره عاشق شدم مشکلی باهاش دارید؟(صورت جدی)
ا/ت:عاشق نشدی خل شدی😂
نامی:جدی میفرمایید؟ (روبه بقیه)مارو تنها بزارید
(جین و جیهوپ بیرون رفتن و جین با حرس درو بست،نامی کنار تخت پیش ا/ت نشست و دستاشو روی شونه ا/ت گذاشت و کمک کرد دراز بکشه)
نامی:تو حالت خوبه؟خیلی درد داری
ا/ت:هوم نه فعلا چیزی حس نمیکنم و حالم خوبه.
خودت چی؟ زخمت ؟
نامی:هوم به لطف تو خوبه بهت مدیونم
ا/ت:هوم خیلی خیلی بهم مدیونی.میدونی که؟من نه تنها خودت و دوستت حتی کتابتم نجات دادم😂
نامی:آه من این همه نگرانت بودم بعد تو شوخی میکنی.
ا/ت:اوه،دیگه جدی دارم فکر میکنم عاشقم شدیا!(باقیافه متعجب و مسخره)
نامجون:آره عاشقت شدم.
ا/ت:هوووم؟(چشاش از حدقه زد بیرون)
نامجون:روی صورت ا/تخم شد و لباش رو روی لبای ا/ت گذاشت و شروع به بوسیدن کرد
ا/ت:(وادففففف داره چیکار میکنه)نامجون پس زد و صورتش رو چرخوند
نامجون:ازت نمیپرسم عشقم و قبول میکنی یانه جوابت هیچ تاثیری نداره پس بهتره هرچی زودتر بهش عادت کنی(منظورش بوسیدن و اینجور چیزاس) از رو تخت بلند شد و بیرون رفت
ا/ت:هعی اون واقعا خل شده؟ چطوری میتونه همچین کاری کنههههه ؟مگه زوریه آخه.(ادمین:از خداتم باشه پدسگ)
نامجون:آجوما.
آجوما:بله ارباب.
نامجون:از جین سوال کن برای ناهار ا/ت چی باید بهش بدی. سریع ناهارش رو آماده کن
آجوما:چشم ارباب
۳.۶k
۲۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.