پارت ۱۵
پارت ۱۵
از ویو
جین
همه سر میز بودیم همه بیدار شده بودیم به غیر از کوک و نایون حس خشم کل وجودم رو گرفته بود فقط می خواستم نایون رو مال خودم کنم این که دستای ی نایون رو توی بغل کسی دیگه ببینم برام از همه شکست های دیگه بد تره تو همین فکر بودم که کوک از پله ها آمد پایین بعد از چنده دقیقه هم نایون آمد و سر میز نشستن .
نایون : صبح بخیر
کوک : صبح بخیر
تهیونگ جین و جیمین سلام با سردی
از ویو نایون
یه دونه زدم به پای پای کوک نگاه م کنه .
با نگاهم بهش گفتم چرا آنقدر سرد رفتار کردن ؟ نکنه فهمیدن ؟
ببخشید آنقدر کم بود
ادامه دارد
از ویو
جین
همه سر میز بودیم همه بیدار شده بودیم به غیر از کوک و نایون حس خشم کل وجودم رو گرفته بود فقط می خواستم نایون رو مال خودم کنم این که دستای ی نایون رو توی بغل کسی دیگه ببینم برام از همه شکست های دیگه بد تره تو همین فکر بودم که کوک از پله ها آمد پایین بعد از چنده دقیقه هم نایون آمد و سر میز نشستن .
نایون : صبح بخیر
کوک : صبح بخیر
تهیونگ جین و جیمین سلام با سردی
از ویو نایون
یه دونه زدم به پای پای کوک نگاه م کنه .
با نگاهم بهش گفتم چرا آنقدر سرد رفتار کردن ؟ نکنه فهمیدن ؟
ببخشید آنقدر کم بود
ادامه دارد
۳.۱k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.