فیک ارباب ردرین P¹
فیک ارباب ردرین P¹
شاید زمین جای شیاطین یا موجودات الهی نیست یا اونا یه همچین فکری میکنن
همه ی ما از موقع بدنیا اومدن یه شیطان درون خودمون داریم اون شیطان از ترس ، خشم ، نفرت و ناامیدی ما تغذیه میکنه ما سعی میکنیم با رفتار خوبمون اون شیطان رو مخفی کنیم اما گاهی اونقدری درد کشیدیم که دیگه نمیتونیم پنهان کنیم که مایه شیطانیم همه میتونن یه شیطان باشن و اون با بقیه فرق داره ........
19 آوریل ساعت 00:00
بچه ها دور هم توی خونه ی شوگا و ستاره جمع شده بودن و حرف میزدن شوگا توی فکر فرو رفته بود
جیهوپ : هیونگ نظر تو چیه چی سفارش بدیم ؟
شوگا متوجه حرفش نشد
جیهوپ : هیونگ ؟!
جونگ کوک یدونه زد پس کلش
کوک : با توعه
شوگا : خب چرا میزنی ببخشید جیهوپا هواسم نبود چی گفتی
جیهوپ : اشکالی نداره چی میخوری سفارش بدیم ؟
شوگا : برای من فرقی نداره هرچی سفارش میدین بدین
جیهوپ : باشه
رزی جیهوپ داشتن غذا سفارش میدادن و بقیه با هم حرف میزدن شوگا فقط گوش میداد و حرفی نمیزد نظری نمیداد
جیمین : شوگا جان چرا حرف نمی زنی تو خودتی ؟!
شوگا : چی بگم آخه من حرفی برای گفتن ندارم فقط میتونم گوش کنم
جنی : حالا به چی فکر میکردی حتما به این فکر میکنی که چقدر ما حرف میزنیم و تو مخته هه
شوگا بازم توی فکر فرو رفت
*یعنی الان باید بگم به این فکر میکردم که انسان ها چقدر رقت انگیزند البته که خیلیاتون انسان نیستید
دو فرشته ، یک قاضی مرگ (فرشته مرگ) ، یک گابلین ، یک پری و دو انسان و مثل اینکه یک شیطان هم اینجاست یه دوست یا یک دشمن یا شایدم همتون دشمن باشید نمیدونم *
جنی : دوباره که رفتی تو فکر
شوگا : ها هیچی داشتم فکر میکردم تا ده سال دیگه ما اصلا همو میشناسیم یا بازم همو میبینیم ؟
جنی : معلومه که همینطوره
جولیا : معلومه هیونگ ما تا همیشه پیشتیم
یویی به این فکر میکرد که چرا شوگا فکر میکنه ما روزی قراره ترکش کنیم ..
شوگا بحسشون رو عوض کرده بود داشتن درباره ی این حرف میزدن که در آینده چیکار کنن شوگا هم بهشون گوش میداد و گاه و بی گاه هم نظر خودشو میگفت
تا اینکه زنگ خونه به صدا در اومد و شوگا رفت که باز کنه اما با کمال تعجب
؟ : خیلی وقته ندیدمت
________
به نظرتون اون شخص کی میتونه باشه
شاید زمین جای شیاطین یا موجودات الهی نیست یا اونا یه همچین فکری میکنن
همه ی ما از موقع بدنیا اومدن یه شیطان درون خودمون داریم اون شیطان از ترس ، خشم ، نفرت و ناامیدی ما تغذیه میکنه ما سعی میکنیم با رفتار خوبمون اون شیطان رو مخفی کنیم اما گاهی اونقدری درد کشیدیم که دیگه نمیتونیم پنهان کنیم که مایه شیطانیم همه میتونن یه شیطان باشن و اون با بقیه فرق داره ........
19 آوریل ساعت 00:00
بچه ها دور هم توی خونه ی شوگا و ستاره جمع شده بودن و حرف میزدن شوگا توی فکر فرو رفته بود
جیهوپ : هیونگ نظر تو چیه چی سفارش بدیم ؟
شوگا متوجه حرفش نشد
جیهوپ : هیونگ ؟!
جونگ کوک یدونه زد پس کلش
کوک : با توعه
شوگا : خب چرا میزنی ببخشید جیهوپا هواسم نبود چی گفتی
جیهوپ : اشکالی نداره چی میخوری سفارش بدیم ؟
شوگا : برای من فرقی نداره هرچی سفارش میدین بدین
جیهوپ : باشه
رزی جیهوپ داشتن غذا سفارش میدادن و بقیه با هم حرف میزدن شوگا فقط گوش میداد و حرفی نمیزد نظری نمیداد
جیمین : شوگا جان چرا حرف نمی زنی تو خودتی ؟!
شوگا : چی بگم آخه من حرفی برای گفتن ندارم فقط میتونم گوش کنم
جنی : حالا به چی فکر میکردی حتما به این فکر میکنی که چقدر ما حرف میزنیم و تو مخته هه
شوگا بازم توی فکر فرو رفت
*یعنی الان باید بگم به این فکر میکردم که انسان ها چقدر رقت انگیزند البته که خیلیاتون انسان نیستید
دو فرشته ، یک قاضی مرگ (فرشته مرگ) ، یک گابلین ، یک پری و دو انسان و مثل اینکه یک شیطان هم اینجاست یه دوست یا یک دشمن یا شایدم همتون دشمن باشید نمیدونم *
جنی : دوباره که رفتی تو فکر
شوگا : ها هیچی داشتم فکر میکردم تا ده سال دیگه ما اصلا همو میشناسیم یا بازم همو میبینیم ؟
جنی : معلومه که همینطوره
جولیا : معلومه هیونگ ما تا همیشه پیشتیم
یویی به این فکر میکرد که چرا شوگا فکر میکنه ما روزی قراره ترکش کنیم ..
شوگا بحسشون رو عوض کرده بود داشتن درباره ی این حرف میزدن که در آینده چیکار کنن شوگا هم بهشون گوش میداد و گاه و بی گاه هم نظر خودشو میگفت
تا اینکه زنگ خونه به صدا در اومد و شوگا رفت که باز کنه اما با کمال تعجب
؟ : خیلی وقته ندیدمت
________
به نظرتون اون شخص کی میتونه باشه
۲.۶k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.