bloody revenge
part ⁸
میا: همه ی کلاس گمشید تو سالن اصلی
سوجون: چرا؟
میا: مدیر جانگ گفته
بلند شدیم و رفتیم تو سالن اصلی
مدیر جانگ پشت بلند گو بود
هوسوک: خب بچه ها طبق درخواست زیبا ترین و خوش اندام ترین دخنر مدرسه جی هیون چند نفرو دعوت کردیم
جی هیون: و اخرم درخواست کردم که یک نفرو بگن بیاد بالا
هوسوک: خب جی هیون جان فقط سه نفرشون تونستن بیان اون دوتای دیگه خیلی کار داشتن
جی هیون: اشکال نداره پسر عموهامن میرم خونه هاشون می بینمشون
هوسوک : خب رئیس پلیس معروف جهان مین یونگی
زدم به جیمین
کوک: دوست پسرت جیمین " اروم "
از پهلوم محکم پیک گرفت
هوسوک : بانوی مد و فشن جهان کیم تهیون جی هیون جان دختر عمشن
تهیون: سلام من تهیونم خوشحالم میبینمتون من ۲۴ سالمه
هوسوک: و در اخر زیبا ترین مرد جهان کیم تهیونگ و پولدار ترین
میا: خوشبحال زنش
حالم داشت بد میشد رفتم بیرون جیمینم پشت سرم اومد
جیمین: پسر اخه من چندبار بگم توکه آسم داری چرا اسپریت رو همراه خودت جایی نمیبری بیا
اسپری رو ازش گرفتم و دوپیس داخل دهنم زدم
کوک: خوبه تو دوستمی میدونی
گذاشتمش تو جیبم و برگشتیم تو سالن
جی هیون: خب مدیر من از یه نفر میخوام بیاد بالا
هوسوک: ازادی
جی هیون: جئون جونگکوک لطفا بیا
هوسوک: جئون حظور داری
تهیون: اون لباس مشکیه کوکه
رفتم بالا
جی هیون: من عتشقتم جئون جونگکوک" داد "
کوک: اهان خب به چپم "سرد"
سوجون: دیونه ای درخواستشو رد کردی
جی هیون: چـ.. چی چرا همه منو دوست دارن
کوک: نه کی گفته همه من ازت بدم میاد " سرد "
جیمین: منم ازت بدم میاد کیم جی هیون
تهیون و کوک و ته: تو خفه جیمین
یونگی: حالا من برا شما ها دارم
هوسوک: خب جی هیون جان کارت تموم شد برو پایین
جی هیون: تو از کجا میدونستی لباس مشکیه کوکیه منه
کوک: چی چی تو؟ "سرد"
ته: اگه فضولیش به تو اومد گوه بخور تهیون بپر بریم کار دارم مین توهم برو اوکی
یونگی: اوکی
جی هیون: چون قیافه نداری منو رد کردی
جیمین یونگی هوسوک ته تهیون: حرفتو تکذیب کن جی هیون " سرد "
کوک: بر علاوه به قیافم رنگ مو و جشمامم قشنگه مثل مال تو نیست
میا: تهیونگ شی هم چشم خوشگله
یجی: هسونگ من کوکو میبرم فعلا
تهیون: هوی قرار بود با من بیاد
کوک: 😐
هانول: بپر بریم دکتر کوکی
با هانول رفتم بیرون
کوک: وایسا من کار دارم نونا
رفتم تو سالن
تهیون: سوییچت دست منه برو خودم موتورتو میارم
کوک: لایک داری نونا
با هانول رفتیم بیمارستان
هانول: وضعیت بیماریش چطوره
دکتر.: نسبت به دفعه ی قبل بهتر شده
هانول: ممنونم وضعیت روحیش چی؟
دکتر: خیلی بد تر شده خیلی
کوک: نونا من میرم خونه
دکتر: ولی اخلاقش بهتر شده
رفتم بیرون و تاکسی گرفتم و رفتم تو خونه
تهیون: بیمارستان واسه چی رفتی
یجی:....
میا: همه ی کلاس گمشید تو سالن اصلی
سوجون: چرا؟
میا: مدیر جانگ گفته
بلند شدیم و رفتیم تو سالن اصلی
مدیر جانگ پشت بلند گو بود
هوسوک: خب بچه ها طبق درخواست زیبا ترین و خوش اندام ترین دخنر مدرسه جی هیون چند نفرو دعوت کردیم
جی هیون: و اخرم درخواست کردم که یک نفرو بگن بیاد بالا
هوسوک: خب جی هیون جان فقط سه نفرشون تونستن بیان اون دوتای دیگه خیلی کار داشتن
جی هیون: اشکال نداره پسر عموهامن میرم خونه هاشون می بینمشون
هوسوک : خب رئیس پلیس معروف جهان مین یونگی
زدم به جیمین
کوک: دوست پسرت جیمین " اروم "
از پهلوم محکم پیک گرفت
هوسوک : بانوی مد و فشن جهان کیم تهیون جی هیون جان دختر عمشن
تهیون: سلام من تهیونم خوشحالم میبینمتون من ۲۴ سالمه
هوسوک: و در اخر زیبا ترین مرد جهان کیم تهیونگ و پولدار ترین
میا: خوشبحال زنش
حالم داشت بد میشد رفتم بیرون جیمینم پشت سرم اومد
جیمین: پسر اخه من چندبار بگم توکه آسم داری چرا اسپریت رو همراه خودت جایی نمیبری بیا
اسپری رو ازش گرفتم و دوپیس داخل دهنم زدم
کوک: خوبه تو دوستمی میدونی
گذاشتمش تو جیبم و برگشتیم تو سالن
جی هیون: خب مدیر من از یه نفر میخوام بیاد بالا
هوسوک: ازادی
جی هیون: جئون جونگکوک لطفا بیا
هوسوک: جئون حظور داری
تهیون: اون لباس مشکیه کوکه
رفتم بالا
جی هیون: من عتشقتم جئون جونگکوک" داد "
کوک: اهان خب به چپم "سرد"
سوجون: دیونه ای درخواستشو رد کردی
جی هیون: چـ.. چی چرا همه منو دوست دارن
کوک: نه کی گفته همه من ازت بدم میاد " سرد "
جیمین: منم ازت بدم میاد کیم جی هیون
تهیون و کوک و ته: تو خفه جیمین
یونگی: حالا من برا شما ها دارم
هوسوک: خب جی هیون جان کارت تموم شد برو پایین
جی هیون: تو از کجا میدونستی لباس مشکیه کوکیه منه
کوک: چی چی تو؟ "سرد"
ته: اگه فضولیش به تو اومد گوه بخور تهیون بپر بریم کار دارم مین توهم برو اوکی
یونگی: اوکی
جی هیون: چون قیافه نداری منو رد کردی
جیمین یونگی هوسوک ته تهیون: حرفتو تکذیب کن جی هیون " سرد "
کوک: بر علاوه به قیافم رنگ مو و جشمامم قشنگه مثل مال تو نیست
میا: تهیونگ شی هم چشم خوشگله
یجی: هسونگ من کوکو میبرم فعلا
تهیون: هوی قرار بود با من بیاد
کوک: 😐
هانول: بپر بریم دکتر کوکی
با هانول رفتم بیرون
کوک: وایسا من کار دارم نونا
رفتم تو سالن
تهیون: سوییچت دست منه برو خودم موتورتو میارم
کوک: لایک داری نونا
با هانول رفتیم بیمارستان
هانول: وضعیت بیماریش چطوره
دکتر.: نسبت به دفعه ی قبل بهتر شده
هانول: ممنونم وضعیت روحیش چی؟
دکتر: خیلی بد تر شده خیلی
کوک: نونا من میرم خونه
دکتر: ولی اخلاقش بهتر شده
رفتم بیرون و تاکسی گرفتم و رفتم تو خونه
تهیون: بیمارستان واسه چی رفتی
یجی:....
۶.۹k
۱۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.