به وقت عاشقی ♡... P=69
ا. ت=درضمن کوک...من ازت چندشم نمیشه...
کوک=ا.ت اگه نمیتونی تحملم کنی...
ا. ت=کوک هیچی نگو...من دوست دارم...تنها چیزی که برام مهمه تویی! چطور همچین حرفی میزنی... تمام تو برای من ارزشمنده... ممنونم که با وجود زندگی که داشتی... همچین قلب لطیف و مهربونی داری... دوست دارم کوک
کوک=منم دوست دارم عشقم...
ا. ت=(زخم سرش و بوسیدم) سرت که درد نمیکنه؟
کوک=تو بوسیدی خوب شد... چیزه ا.ت...راستش... لبمم یکم درد میکنه
ا. ت=عه... واقعا...(خنده)
کوک=اره (خنده)
ا.ت=شیطون! (بوسیدمش...)
کوک=چه خوب که تو رو دارم
ا. ت=(خجالت زده شدم) منم از اینکه تو رو دارم خوشحالم...
(برام پیامک اومد... جیمین بود...با ته و جیهوپ و خانم مین و البته چندتا از دوستای من و کوک رفته بودن محل جشن و من باید کوک و میبردم اونجا و یه ساعتم بیشتر وقت نداشتم...)
ا. ت=عشقم
کوک=هوم؟
ا.ت=بریم بیرون؟
کوک=کجا؟
ا. ت=نمیدونم... اول بیا حاظر شیم بعد تصمیم میگیرم
کوک=باشه پس من برم حاظر شم
ا. ت=(نباید ساده میرفتیم... میخواستم امروز خاص باشه... پس یه فکری به سرم زد...)
ا. ت=صبر کن کوک... بیا چالشی رو که قدیما رفتیم و بازم بریم...
کوک=همون چالش؟
ا. ت=هنوزم یادته؟
کوک=مگه میشه یادم بره... هنوز 2 سال هم از اون اتفاق نگذشته...
ا.ت=پس شروع کنیم؟
کوک=شروع کنیم!
راوی=(عشق وقتی واقعی باشه عيب و ایراد ها هرگز به چشم نمیان... خودتون و بابت نقص هاتون سرزنش نکنید... کسی که واقعا عاشق شما باشه چیزی جز شما براش مهم نخواهد بود ...)
کوک=ا.ت اگه نمیتونی تحملم کنی...
ا. ت=کوک هیچی نگو...من دوست دارم...تنها چیزی که برام مهمه تویی! چطور همچین حرفی میزنی... تمام تو برای من ارزشمنده... ممنونم که با وجود زندگی که داشتی... همچین قلب لطیف و مهربونی داری... دوست دارم کوک
کوک=منم دوست دارم عشقم...
ا. ت=(زخم سرش و بوسیدم) سرت که درد نمیکنه؟
کوک=تو بوسیدی خوب شد... چیزه ا.ت...راستش... لبمم یکم درد میکنه
ا. ت=عه... واقعا...(خنده)
کوک=اره (خنده)
ا.ت=شیطون! (بوسیدمش...)
کوک=چه خوب که تو رو دارم
ا. ت=(خجالت زده شدم) منم از اینکه تو رو دارم خوشحالم...
(برام پیامک اومد... جیمین بود...با ته و جیهوپ و خانم مین و البته چندتا از دوستای من و کوک رفته بودن محل جشن و من باید کوک و میبردم اونجا و یه ساعتم بیشتر وقت نداشتم...)
ا. ت=عشقم
کوک=هوم؟
ا.ت=بریم بیرون؟
کوک=کجا؟
ا. ت=نمیدونم... اول بیا حاظر شیم بعد تصمیم میگیرم
کوک=باشه پس من برم حاظر شم
ا. ت=(نباید ساده میرفتیم... میخواستم امروز خاص باشه... پس یه فکری به سرم زد...)
ا. ت=صبر کن کوک... بیا چالشی رو که قدیما رفتیم و بازم بریم...
کوک=همون چالش؟
ا. ت=هنوزم یادته؟
کوک=مگه میشه یادم بره... هنوز 2 سال هم از اون اتفاق نگذشته...
ا.ت=پس شروع کنیم؟
کوک=شروع کنیم!
راوی=(عشق وقتی واقعی باشه عيب و ایراد ها هرگز به چشم نمیان... خودتون و بابت نقص هاتون سرزنش نکنید... کسی که واقعا عاشق شما باشه چیزی جز شما براش مهم نخواهد بود ...)
۸.۵k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.