سرد و خشن پارت ۱۰

از زبان ا.ت :
رفتیم بیرون و نشستیم من گوشیمو چک کردم ببینم کوک پیم داده یا نه ولی هیچ پیمی نبود یهو سوهیونگ گف :

سوهیونگ : بچه ها یه چیزی میگم برگاتون بریزه 🙂
سویول : بگو
سوهیونگ : جئون جونگکوک رو یادتونه؟
ا.ت: سوهیونگ نه 😦
سوهیونگ : ا.ت زنه جونگکوکه 😃

تا اینو گف بکهیون سرشو آورد بالا و یه نگاه سنگینی بهم کرد اوففف این سوهیونگم که حرف دهنش نمیمونه سریع لو داد........

از زبان بکهیون :
چه خوب حالا که ا.ت زن جونگکوکه میتونم انتقاممو از اون مرتیکه بگیرم.......


فلش بک بعد از گشت و گذار :
از زبان ا.ت :
دیگه باید میرفتم خونه که بورام گف

بورام : ا.ت من یه کاری دارم خودت برو
ا.ت : باش

من داشتم میرفتم سمت خونه که بکهیون گف

بکهیون : ا.ت خونتون کجاس؟ 😏
ا.ت : من؟ 😳 خب تو شهرک شینجی هست
بکهیون : فک کنم مسیرمون یکی باشه میخوای با هم بریم؟
ا.ت : اوکی مشکلی نیس اسنپ بگیرم؟
بکهیون : نیازی به اسنپ نیس همینجا وایسا الان میام 😌

تعجب کرده بودم چرا منو اینجا ول کرده؟ یه خورده موندم دیدم نیومد فک کردم ایسگام گرفته همینکه خواستم برم یهو یه موتورسیکلت پیچید جلوم موتورش خیلی لاکچری و گرون قیمت بود بعدش کلاه کاسکتش رو در آورد دیدم بکهیونه


بکهیون : بپر بالا
ا.ت : چه موتور خفنیه
بکهیون: خوشت اومد؟
ا.ت: آره خیلی خفنه
بکهیون : اوکی بیا این کلاه کاسکت رو بپوش
ا.ت باش


سوار موتور شدم و رفتیم موتوره خیلی باحال بود . منو رسوند خونه بعد خودش رفت منم رفتم سمته خونه باز یاده کوک افتادم الان باید برم اون قیافه ی رو مخش رو تماشا کنم. رمزو زدم و رفتم تو کوک فک کنم تو اتاق کارش بود منم با خیال راحت رفتم لباسامو عوض کردم بعدش رفتم پای گوشی..............