p①
همه چیز تصیر اون شب لعنتی بود ک منم الان با تنها ادم زندگیم قهر کردم تقریبا یک هفته ای میشه ک باهاش قهرم
فلش بک
یونا: کوک این پیش تو چکار میکنه *داد*
کوک: یونا بزار برات توضیح بدم....
یونا: خب بگو بگو ببینم این اینجا چکار میکنه
کوک: اومده بود....
مونا نزاشت کوک حرفشو کامل کنه و گفت
مونا: اومدم تا عشقمو ببینم مشکلش چیه*با کلی ناز و عفاده*
یونا: چی؟*بغض و داد*
کوک: تو چی میگی دختره هرزه چرا دروغ میگی؟!*داد بلند اصلا داد چیه عربده*
یونا: کو...... کوک.... واقعا برات متاسفم *گریه شدید*
و از اونجا رفتم بیرون هرچی کوک صدام میکرد محل ندادم..... داخل خیابون زیر بارون شدید راه میرفتم بدون هدف
ویو کوک
ساعت ۳نصف شب بود یونا هنوز نیومده خونه خیلی نگرانشم میترسم بلایی سر خودش بیاره از وقتی از پیش من رفته کل خیابونا رو گشتم اما نبود اومدم خونه تا شاید برگرده
تو فکر بودم ک کجا متونه رفته باشه ک ی دفه زنگ در خونه رو زدن
فکر کنم یونا باشه سریع رفتم رو باز کردم ک یهو......
فلش بک
یونا: کوک این پیش تو چکار میکنه *داد*
کوک: یونا بزار برات توضیح بدم....
یونا: خب بگو بگو ببینم این اینجا چکار میکنه
کوک: اومده بود....
مونا نزاشت کوک حرفشو کامل کنه و گفت
مونا: اومدم تا عشقمو ببینم مشکلش چیه*با کلی ناز و عفاده*
یونا: چی؟*بغض و داد*
کوک: تو چی میگی دختره هرزه چرا دروغ میگی؟!*داد بلند اصلا داد چیه عربده*
یونا: کو...... کوک.... واقعا برات متاسفم *گریه شدید*
و از اونجا رفتم بیرون هرچی کوک صدام میکرد محل ندادم..... داخل خیابون زیر بارون شدید راه میرفتم بدون هدف
ویو کوک
ساعت ۳نصف شب بود یونا هنوز نیومده خونه خیلی نگرانشم میترسم بلایی سر خودش بیاره از وقتی از پیش من رفته کل خیابونا رو گشتم اما نبود اومدم خونه تا شاید برگرده
تو فکر بودم ک کجا متونه رفته باشه ک ی دفه زنگ در خونه رو زدن
فکر کنم یونا باشه سریع رفتم رو باز کردم ک یهو......
۶۴.۳k
۲۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.