(:Waiting for a way to escape and forget):
(:Waiting for a way to escape and forget):
پارت⑨①
واقعاً این خونه ی ماست؟
رزا: جونگکوک
جونگکوک: بله
رزا:اونجارو نگاه کن
جونگکوک:اون خونه رو میگی
رزا:آره همونو میگم اون خونه ی ماست!
جونگکوک:چییی؟واقعا؟
رزا:آره واقعا میخوام برم اونجا
جونگکوک:باشه ولی منظورت تو خونه که نیست
رزا:چرا اتفاقا منظورم همونه!
جونگکوک:چیییییییی؟
رزا:چیه؟چه چیز عجیبی وجود داره؟
جونگکوک:بگو چه چیز عجیبی وجود نداره اصلاً چجوری میخوای بری تو؟
رزا:خب من هنوز کلید خونه رو دارم
جونگکوک: دقیقاً چرا؟
رزا:عاااااااام چون کههههههه نمیدونم 😂
جونگکوک:😐
رزا:خب حالا بیخیال بزار برم تو لطففففففا
جونگکوک:هوووووف بااشهه برو ولی مطمئنی که قفل عوض نشده؟
رزا:عاااااام نمیدونم امتحان میکنم
جونگکوک: باشه برو
رزا:باز شد😮
جونگکوک: احساس میکنم الان میان مچمونو میگیرن
رزا:نگران نباش من میدونم که خونه رو عوض کردن پس الان کسی نیست خیالت راحت باشه
جونگکوک:اوکی
رزا:وایسا ببینم!این لیوان گرمه یعنی یکی تازه اینجا بوده
جونگکوک:شت🤦🏻
رزا:میریم بیرون ولی الان نه چند دقیقه ی دیگه
جونگکوک:باشه حقیقتا منم کنجکاو شدم که اینجا رو ببینم
رزا:باشه پس چند دقیقه دیگه میریم
صدای باز شدن در خونه*
رزا و جونگکوک:شت🤦🏻🤦🏻♀️
جونگکوک:چه غلطی کنیم آروم*
رزا:نمیدونم آروم*
جونگکوک:اینجا خروجی مخفی داره؟ آروم*
رزا:آره تو اتاق روبرو یه در کوچیک هست که به بیرون راه داره آروم*
جونگکوک:ولی داره صدای پا میاد که داره نزدیک میشه آروم*
رزا:🤦🏻♀️
باز شدن در اتاق*
رزا:ت...تو!؟😳😮
پارت⑨①
واقعاً این خونه ی ماست؟
رزا: جونگکوک
جونگکوک: بله
رزا:اونجارو نگاه کن
جونگکوک:اون خونه رو میگی
رزا:آره همونو میگم اون خونه ی ماست!
جونگکوک:چییی؟واقعا؟
رزا:آره واقعا میخوام برم اونجا
جونگکوک:باشه ولی منظورت تو خونه که نیست
رزا:چرا اتفاقا منظورم همونه!
جونگکوک:چیییییییی؟
رزا:چیه؟چه چیز عجیبی وجود داره؟
جونگکوک:بگو چه چیز عجیبی وجود نداره اصلاً چجوری میخوای بری تو؟
رزا:خب من هنوز کلید خونه رو دارم
جونگکوک: دقیقاً چرا؟
رزا:عاااااااام چون کههههههه نمیدونم 😂
جونگکوک:😐
رزا:خب حالا بیخیال بزار برم تو لطففففففا
جونگکوک:هوووووف بااشهه برو ولی مطمئنی که قفل عوض نشده؟
رزا:عاااااام نمیدونم امتحان میکنم
جونگکوک: باشه برو
رزا:باز شد😮
جونگکوک: احساس میکنم الان میان مچمونو میگیرن
رزا:نگران نباش من میدونم که خونه رو عوض کردن پس الان کسی نیست خیالت راحت باشه
جونگکوک:اوکی
رزا:وایسا ببینم!این لیوان گرمه یعنی یکی تازه اینجا بوده
جونگکوک:شت🤦🏻
رزا:میریم بیرون ولی الان نه چند دقیقه ی دیگه
جونگکوک:باشه حقیقتا منم کنجکاو شدم که اینجا رو ببینم
رزا:باشه پس چند دقیقه دیگه میریم
صدای باز شدن در خونه*
رزا و جونگکوک:شت🤦🏻🤦🏻♀️
جونگکوک:چه غلطی کنیم آروم*
رزا:نمیدونم آروم*
جونگکوک:اینجا خروجی مخفی داره؟ آروم*
رزا:آره تو اتاق روبرو یه در کوچیک هست که به بیرون راه داره آروم*
جونگکوک:ولی داره صدای پا میاد که داره نزدیک میشه آروم*
رزا:🤦🏻♀️
باز شدن در اتاق*
رزا:ت...تو!؟😳😮
۳۰.۵k
۱۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.