عشق بی پروا پارت ۲۶
ارسلان :رفتم جوابو گرفتم منفی بود
برگه رو پرت کردم تو صورت رومینا
کرمتو ریختی
رومینا:ا.ر.س.ل.اااان
ارسلان:زهر مار گمشو بیرون
رومینا:پیاده نمی شم من دوست دارم
دیانا:خفه شو اشغال
ارسلان :گم شو بیرون عوضی
رومینا:ارسلان از ماشین پرتم کرد بیرون جایی رو نداشتم بی مقصد تو شهر میگشتم
دیانا:ارسلاان
ارسلان:جانم
دیانا :بریم پاساژ
ارسلان:باش
رفتیم کلی خرید کردیم ساعت شد ۷
تا برسین خونه دیانا خوابید وارد حیاط خونه که شدم دیدم.......
دارم میرم کلاس زبان بیام مینویسم ادامشو💜🦉🦇💜
برگه رو پرت کردم تو صورت رومینا
کرمتو ریختی
رومینا:ا.ر.س.ل.اااان
ارسلان:زهر مار گمشو بیرون
رومینا:پیاده نمی شم من دوست دارم
دیانا:خفه شو اشغال
ارسلان :گم شو بیرون عوضی
رومینا:ارسلان از ماشین پرتم کرد بیرون جایی رو نداشتم بی مقصد تو شهر میگشتم
دیانا:ارسلاان
ارسلان:جانم
دیانا :بریم پاساژ
ارسلان:باش
رفتیم کلی خرید کردیم ساعت شد ۷
تا برسین خونه دیانا خوابید وارد حیاط خونه که شدم دیدم.......
دارم میرم کلاس زبان بیام مینویسم ادامشو💜🦉🦇💜
۴.۹k
۱۰ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.