فیک جونگ کوک پارت ۹۱ (معشوقه) فصل ۲
ا.ت: با ببخشید روح من درمان میشه؟اون عوضی...اون به من..اون..
یه دفعه یه فیلم برام اومد..بازش کردم..لعنتی اون سویون عوضی بود که داشت ا.ت رو...عوضیییی..اونقدر صدای عربده کشیدنم بلند بود که صدای هق هقای ا.ت یا فیلم رو نمیشنیدم..گوشیم رو پرت کردم سمت دیوار که چند تیکه شد...
کوک: عوضی آدمت میکنمممم(عربده
ا.ت: جونگ کوک من..من فهمیدم که همه ی اینا نقشه های سویون و میا بود برای اینکه مارو از هم جدا کنن..میخواستن از این راه باند پدرمو از تو جدا کنن یعنی همه ی عکسایی که برای من فرستادن الکی بود..
کوک: کدوم عکس؟
گوشیش رو داد بهم و همه چیزو برام توضیح داد..وای نهههه بعد من خودم باعث عملی شدن نقشه های اونا شدم!..من..من به ا.ت خیانت کردم و با میا....نههههه لعنتیییی..یه دفعه گوشیش رو گوشیش رو از وسط شکوندم..
ا.ت: چیکار کردی!
کوک: اون دیگه تقریبا شکسته بود بهش نیاز نداشتی..ا.ت من دیگه نمیزارم تو اینجا بمونی باید با من بیایی.
یه دفعه سرشو انداخت پایین..
ا.ت: بعد از اتفاقایی که افتاد به نظرت ما بازهم میتونیم کنارهم باشیم؟
با فهمیدن منظورش دستاشو محکم گرفتم..
کوک: ا.ت اینجور نگو..تو ماله منی..هرچی هم که بشه فقط ماله منی..ماله من میفهمیییی!
ا.ت: ولی تو قلبت از سنگه زود منو فراموش میکنی..
کوک: فراموش نکن اسمی که روی سنگ نوشته بشه دیگه پاک نمیشه...(میدونم این حرفه خیلی معروفه این جمله رو اصکی رفتم😁)
ا.ت: جونگ کوک..تو چطور انقد راحت حرف میزنی؟..تو میدونی چیکار کردی؟..خیانت..اگه فقط به دیدن یه زن میرفتی و اون رو میbوسیدی میتونستم تورو ببخشم..ولی تو..تو با اون خوابیدی..(گریه
کوک: من که گفتم اون یه اشتباه بخاطر مستیم بود..بخاطر اینکه مغزم از بس از تو عصبانی بود کار نمیکرد..نفهمیدم چی میکنم..ولی ا.ت اینک فراموش کردی که تو چند بار قلب منو شکوندی؟(بغض) انقد زیاده که دیگه حسابش از دستم در رفته..یه بار وقتی بود که بعد از مدت ها ترسم از اینکه دوباره عاشق بشم رو کنار گذاشتم و بهت اعتراف کردم و تو گفتی یه نفر دیگه رو دوست داری..یه بار وقتی بود که گفتم باهم قرار بزاریم و تو بازم ردم کردی و من تصادف کردم و حافظم رو از دست دادم..چندین بار هم وقتی که به عنوان j کنارت بودم قلبم رو نابود کردی..اینم از الان(گریه آروم
ویو ا.ت
اون عوضی اینجا چیکار میکرد!..
سویون: او سلام میا همه ی این نقشه ها به لطف تو عملی شد!..اگه اون عکسارو برای ا.ت نمیفرستادی اگه اونطور با جونگ کوک نمیخوابیدی و از همه مهم تر اگه هویت جونگ کوک رو نمیفهمیدی تمام نقشه هامون خراب میشد!
ا.ت: چی یعنی تو..
میا: بله همه ی اینا کار منه!
یه دفعه چشماش روی بdنم چرخید..اومد سمتم و دستشو روی پوsیم گذاشت که پاهامو به هم چسبوندم.....
یه دفعه یه فیلم برام اومد..بازش کردم..لعنتی اون سویون عوضی بود که داشت ا.ت رو...عوضیییی..اونقدر صدای عربده کشیدنم بلند بود که صدای هق هقای ا.ت یا فیلم رو نمیشنیدم..گوشیم رو پرت کردم سمت دیوار که چند تیکه شد...
کوک: عوضی آدمت میکنمممم(عربده
ا.ت: جونگ کوک من..من فهمیدم که همه ی اینا نقشه های سویون و میا بود برای اینکه مارو از هم جدا کنن..میخواستن از این راه باند پدرمو از تو جدا کنن یعنی همه ی عکسایی که برای من فرستادن الکی بود..
کوک: کدوم عکس؟
گوشیش رو داد بهم و همه چیزو برام توضیح داد..وای نهههه بعد من خودم باعث عملی شدن نقشه های اونا شدم!..من..من به ا.ت خیانت کردم و با میا....نههههه لعنتیییی..یه دفعه گوشیش رو گوشیش رو از وسط شکوندم..
ا.ت: چیکار کردی!
کوک: اون دیگه تقریبا شکسته بود بهش نیاز نداشتی..ا.ت من دیگه نمیزارم تو اینجا بمونی باید با من بیایی.
یه دفعه سرشو انداخت پایین..
ا.ت: بعد از اتفاقایی که افتاد به نظرت ما بازهم میتونیم کنارهم باشیم؟
با فهمیدن منظورش دستاشو محکم گرفتم..
کوک: ا.ت اینجور نگو..تو ماله منی..هرچی هم که بشه فقط ماله منی..ماله من میفهمیییی!
ا.ت: ولی تو قلبت از سنگه زود منو فراموش میکنی..
کوک: فراموش نکن اسمی که روی سنگ نوشته بشه دیگه پاک نمیشه...(میدونم این حرفه خیلی معروفه این جمله رو اصکی رفتم😁)
ا.ت: جونگ کوک..تو چطور انقد راحت حرف میزنی؟..تو میدونی چیکار کردی؟..خیانت..اگه فقط به دیدن یه زن میرفتی و اون رو میbوسیدی میتونستم تورو ببخشم..ولی تو..تو با اون خوابیدی..(گریه
کوک: من که گفتم اون یه اشتباه بخاطر مستیم بود..بخاطر اینکه مغزم از بس از تو عصبانی بود کار نمیکرد..نفهمیدم چی میکنم..ولی ا.ت اینک فراموش کردی که تو چند بار قلب منو شکوندی؟(بغض) انقد زیاده که دیگه حسابش از دستم در رفته..یه بار وقتی بود که بعد از مدت ها ترسم از اینکه دوباره عاشق بشم رو کنار گذاشتم و بهت اعتراف کردم و تو گفتی یه نفر دیگه رو دوست داری..یه بار وقتی بود که گفتم باهم قرار بزاریم و تو بازم ردم کردی و من تصادف کردم و حافظم رو از دست دادم..چندین بار هم وقتی که به عنوان j کنارت بودم قلبم رو نابود کردی..اینم از الان(گریه آروم
ویو ا.ت
اون عوضی اینجا چیکار میکرد!..
سویون: او سلام میا همه ی این نقشه ها به لطف تو عملی شد!..اگه اون عکسارو برای ا.ت نمیفرستادی اگه اونطور با جونگ کوک نمیخوابیدی و از همه مهم تر اگه هویت جونگ کوک رو نمیفهمیدی تمام نقشه هامون خراب میشد!
ا.ت: چی یعنی تو..
میا: بله همه ی اینا کار منه!
یه دفعه چشماش روی بdنم چرخید..اومد سمتم و دستشو روی پوsیم گذاشت که پاهامو به هم چسبوندم.....
۴.۱k
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.