نمیدونم چه غلطی بخورم...
الان من و بابام تو خونه تنهاییم و جریان اینه که مامانم رفته جلسه و قبل رفتنش گفت یکیتون ظرفارو بشوره...
الان من و بابام متفکر به هم خیره شدیم و هچ تکونیم نمیخوریم...
+من و بابام که امیدواریم یکیمون تکون بخوره و هم و تحت نظر گرفتیم:
من:( ͡ ͡° ͜ ʖ ͡ ͡°)
بابام:(눈‸눈)
ینی قیافه ها خداس...
فداکاری موج بندری میزنه
ᕦ( ͡° ͜ʖ ͡°)ᕤ
الان من و بابام متفکر به هم خیره شدیم و هچ تکونیم نمیخوریم...
+من و بابام که امیدواریم یکیمون تکون بخوره و هم و تحت نظر گرفتیم:
من:( ͡ ͡° ͜ ʖ ͡ ͡°)
بابام:(눈‸눈)
ینی قیافه ها خداس...
فداکاری موج بندری میزنه
ᕦ( ͡° ͜ʖ ͡°)ᕤ
۵.۵k
۰۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.