تکپارتی
تکپارتی
یه لیوان آب برای خودم ریختم و با قرص ام خوردم
سلام من کیم ا.ت هستم و با جین ۱ ساله که ازدواج کردم
این اواخر جین برای کار اش رفته بود بوسان و حدود ۴ روز بود که خونه نبود موقع رفتن بار ها بهم تاکید کرد که چون فصل زمستونه مواظب خودم باشم و سرما نخورم اما دیروز برف اومد منم از ذوق زیادم کلِ روز رو با یه استین بلند و یه شلوار خالی بیرون بودم بهخاطر همین خیلی بد سرما خوردم امید وارم حالا حالا ها جین نیاد.
ا.ت:هوففف چقدر سردِ
رفتم رو تخت و دراز کشیدم حسابی خودم رو پتوپیچ کردم و خوابیدم
ویو جین
امروز بالاخره داشتم برمیگشتم پیش فرشته ام اینقدر دلم براش تنگ شده که دوست دارم هر لحظه بغلش کنم فقط امیدوارم به حرفم گوش کرده باشه رفتم خونه که دیدم تمام چراغ هاش خاموشِ راستش رو بخواید یکم ترسیدم چون ا.ت هیچ وقت این وقت رو نمیخوابید تو هال که نبود رفتم تو اتاق ها که دیدم یه گربه چموش زیر پتو و رسما داره خودش رو با پتو خفه میکنه رفتم گونه اش رو ببوسم که دیدم خیلی داغه و دمای بدنش رفته بالا اول فکر کردم بخاطر پتو هاست وقتی پتو رو از روش کشیدم میلرزید انگار تب و لرز داشت هوفف خوبه چند بار تاکید کرد رفتم دست هام رو شستم به یه دستمال ورداشتم که پاشویه اش کنم
ویو ا.ت
با سر درد از خواب بیدار شدم ولی با بویه خوب سوپ شوکه شدم یعنی....نه نه خدانکنه بغلم رو نگاه کردم که با کت جین مواجه شدم واییی بدبخت شدم سریع رفتم تو حمام و قایم شدم
رفتم تو اتاق که دیدم ا.ت نیست نگاه کنش ها الان دیگه از من میترسه رفتم حمام که لباس های چرک رو بندازم رخت چرک ها که دیدم ا.ت پشت سبد رخت چرک ها قایم شده
جین:برای چی رفتی اونجا(خنده)
ا.ت:برو بیرون (بغض)
جین:ببینم گربه کوچولو برای کی بغض کرده ها (ا.ت رو بغل کرد)
ا.ت:هق هق جین به خدا تقسیر من نبود دیروز هق برف اومد منم ذوق زده شدم و رفتم بیرون(گریه)
جین:اشکالی نداره ولی از سری های بعد با خودم میبرمت سفر
۳۰ دقیقه بعد
ا.ت:حالا که قهر نیستی از اون سوپ خوشمزه هات بهم میدی(اروم)
جین:رو میز....(حرفش با دویدن ا.ت سمت اشپزخونه قط شد)
جین:رو میز ناهار خوریِ(پوکر)
پایان
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
یه لیوان آب برای خودم ریختم و با قرص ام خوردم
سلام من کیم ا.ت هستم و با جین ۱ ساله که ازدواج کردم
این اواخر جین برای کار اش رفته بود بوسان و حدود ۴ روز بود که خونه نبود موقع رفتن بار ها بهم تاکید کرد که چون فصل زمستونه مواظب خودم باشم و سرما نخورم اما دیروز برف اومد منم از ذوق زیادم کلِ روز رو با یه استین بلند و یه شلوار خالی بیرون بودم بهخاطر همین خیلی بد سرما خوردم امید وارم حالا حالا ها جین نیاد.
ا.ت:هوففف چقدر سردِ
رفتم رو تخت و دراز کشیدم حسابی خودم رو پتوپیچ کردم و خوابیدم
ویو جین
امروز بالاخره داشتم برمیگشتم پیش فرشته ام اینقدر دلم براش تنگ شده که دوست دارم هر لحظه بغلش کنم فقط امیدوارم به حرفم گوش کرده باشه رفتم خونه که دیدم تمام چراغ هاش خاموشِ راستش رو بخواید یکم ترسیدم چون ا.ت هیچ وقت این وقت رو نمیخوابید تو هال که نبود رفتم تو اتاق ها که دیدم یه گربه چموش زیر پتو و رسما داره خودش رو با پتو خفه میکنه رفتم گونه اش رو ببوسم که دیدم خیلی داغه و دمای بدنش رفته بالا اول فکر کردم بخاطر پتو هاست وقتی پتو رو از روش کشیدم میلرزید انگار تب و لرز داشت هوفف خوبه چند بار تاکید کرد رفتم دست هام رو شستم به یه دستمال ورداشتم که پاشویه اش کنم
ویو ا.ت
با سر درد از خواب بیدار شدم ولی با بویه خوب سوپ شوکه شدم یعنی....نه نه خدانکنه بغلم رو نگاه کردم که با کت جین مواجه شدم واییی بدبخت شدم سریع رفتم تو حمام و قایم شدم
رفتم تو اتاق که دیدم ا.ت نیست نگاه کنش ها الان دیگه از من میترسه رفتم حمام که لباس های چرک رو بندازم رخت چرک ها که دیدم ا.ت پشت سبد رخت چرک ها قایم شده
جین:برای چی رفتی اونجا(خنده)
ا.ت:برو بیرون (بغض)
جین:ببینم گربه کوچولو برای کی بغض کرده ها (ا.ت رو بغل کرد)
ا.ت:هق هق جین به خدا تقسیر من نبود دیروز هق برف اومد منم ذوق زده شدم و رفتم بیرون(گریه)
جین:اشکالی نداره ولی از سری های بعد با خودم میبرمت سفر
۳۰ دقیقه بعد
ا.ت:حالا که قهر نیستی از اون سوپ خوشمزه هات بهم میدی(اروم)
جین:رو میز....(حرفش با دویدن ا.ت سمت اشپزخونه قط شد)
جین:رو میز ناهار خوریِ(پوکر)
پایان
#بی_تی_اس #نامجون #جین #شوگا #یونگی #آگوست_دي #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک #کیپاپ #کیدراما
۸.۹k
۳۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.