❤بهار عاشقی❤ part ۸
از زبان لیسو
نمی دونم چرا وقتی کنار این پسرم یه
حس دیگه دارم اصلا همچی یادم میره
حس خیلی خوبی بهم دست میده
نمیدونم میشه اسمش رو چی گذاشت
ولی این حس رو دوست دارم
باعث میشه یکم از نگرانیم کمتر شن
لیسو ـ خوب بیا با هم اشنا بشیم من لیسو هستم
و تو هم باید فلیکس باشی
که هه یونگ زد زیر خنده
لیسو ـ چرا می خندی
هه یونگ ـ ولی اسم من هه یونگه نه فلیکس فلیکس اسم دوستمه
لیسو ـ اها ببخشید موقعی که داشتین خودتون رو معرفی می کردین زیاد توجه نکردم
خوب اول از همه باید چندتا حرکت
دفاعی بهت یاد بدم خوب تو الا باید
سعی کنی از مشتای من جاخالی بدی
هه یونگ ـ اها باشه
و لیسو شروع کرد به مشت زدن و هه یونگ هم جاخالی میداد
لیسو. کارت خوبه ولی نمی تونی از این
یکی قسر در بری و یه مشت محکم زد
تو دهنش جوری که صورتش پرت شد اونور
لیسو ـ وای حالت خوبه چیزیت نشد
ببخشید نمی دونستم این جوری می شد
میدونم کم بود ولی برای امروز کافیه قردا بازم پارت میزارم
شب خوش
نمی دونم چرا وقتی کنار این پسرم یه
حس دیگه دارم اصلا همچی یادم میره
حس خیلی خوبی بهم دست میده
نمیدونم میشه اسمش رو چی گذاشت
ولی این حس رو دوست دارم
باعث میشه یکم از نگرانیم کمتر شن
لیسو ـ خوب بیا با هم اشنا بشیم من لیسو هستم
و تو هم باید فلیکس باشی
که هه یونگ زد زیر خنده
لیسو ـ چرا می خندی
هه یونگ ـ ولی اسم من هه یونگه نه فلیکس فلیکس اسم دوستمه
لیسو ـ اها ببخشید موقعی که داشتین خودتون رو معرفی می کردین زیاد توجه نکردم
خوب اول از همه باید چندتا حرکت
دفاعی بهت یاد بدم خوب تو الا باید
سعی کنی از مشتای من جاخالی بدی
هه یونگ ـ اها باشه
و لیسو شروع کرد به مشت زدن و هه یونگ هم جاخالی میداد
لیسو. کارت خوبه ولی نمی تونی از این
یکی قسر در بری و یه مشت محکم زد
تو دهنش جوری که صورتش پرت شد اونور
لیسو ـ وای حالت خوبه چیزیت نشد
ببخشید نمی دونستم این جوری می شد
میدونم کم بود ولی برای امروز کافیه قردا بازم پارت میزارم
شب خوش
۱۶.۲k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.