ددی خشن من
ددی خشن من
part 9.
ویو ا.ت
خیلی ذوق داشتم دوست داشتم فردا برم بیرون پس زود به دوستم زنگ زدم هه جون
یکی از بهترین دوستام بهش خبر دادم و خوب زود قبول البته قبل از بازجویی .......
ویو یونگی
صبح با اعضا جلسه داشتیم ، جلسه تو اتاق کارم بود داشتیم حرف میزدیم که در زده شد
+ بیا داخل
دیدم ات اومد داخل از لباسش معلومه میخواد بره بیرون
+ چیزی شده
معلوم بود اعضا تعجب کرده بودن
میدونستن از یه دختر خوشم میاد ولی بهشون نگفته بود آوردمش
- .... میخواستم ...بگم... من ..دارم ..میرم
+ اوکی وای قبل ۹ خونه باش
- باشه
و رفت که شروع شد
نام : واقعا دزدیدش ؟؟
جین: پشمام
جی کی : نمی خوای معرفیمون کنی ؟؟؟
+ چرا معرفی هم میکنم الان برگردیم اینجا
part 9.
ویو ا.ت
خیلی ذوق داشتم دوست داشتم فردا برم بیرون پس زود به دوستم زنگ زدم هه جون
یکی از بهترین دوستام بهش خبر دادم و خوب زود قبول البته قبل از بازجویی .......
ویو یونگی
صبح با اعضا جلسه داشتیم ، جلسه تو اتاق کارم بود داشتیم حرف میزدیم که در زده شد
+ بیا داخل
دیدم ات اومد داخل از لباسش معلومه میخواد بره بیرون
+ چیزی شده
معلوم بود اعضا تعجب کرده بودن
میدونستن از یه دختر خوشم میاد ولی بهشون نگفته بود آوردمش
- .... میخواستم ...بگم... من ..دارم ..میرم
+ اوکی وای قبل ۹ خونه باش
- باشه
و رفت که شروع شد
نام : واقعا دزدیدش ؟؟
جین: پشمام
جی کی : نمی خوای معرفیمون کنی ؟؟؟
+ چرا معرفی هم میکنم الان برگردیم اینجا
۱.۶k
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.