یکی از آرمی ها گفته که برادر دوستش موقع کارآموزیش توی واح
یکی از آرمیها گفته که برادر دوستش موقع کارآموزیش توی واحد تمرینی جین تمرین میکرده و براش از جین امضا هم گرفته و به اون داده، داداش دوستش تعریف کرده که وقتی میخواسته ازش امضا بگیره سوکجین بهش گفته ”یاا من معمولا چنین کارایی رو انجام نمیدم ولی حالا چون تویی یبار مخصوص خودت انجامش میدم و امضاش میکنم” ~~
داداش دوستش همچنین گفته اون اوایل فکر میکرده سوکجین از اون تایپ آدماست که قراره موقع تمرین سر سربازای آموزشیش داد بزنه و چون که دستیار آموزشیه مرد ترسناکیه، اما الان متوجه شده که اون فقط توی کارش خیلی کاریزما و جذبه داره ولی در حالت معمولی بینهایت صمیمی برخورد میکنه، همچنین یک دفعه وقتی که داشته يکی از سربازای آموزشیش که بهش تمرین میداده رو دست یکی دیگه میسپرده گفته : ”آه ... اینا بچه هایین که من بهشون خیلی سخت و با دقت آموزش دادم و تربیتشون کردم، لطفا مراقبشون باش و باهاشون مهربون باش”
آرمی همچنین گفته که الان اوپای دوستش برگشته پادگان اما بهش گفته که وقتی برگشت تعطیلات قراره داستان های بیشتری رو از سوکجین براش تعریف کنه😭💘
داداش دوستش همچنین گفته اون اوایل فکر میکرده سوکجین از اون تایپ آدماست که قراره موقع تمرین سر سربازای آموزشیش داد بزنه و چون که دستیار آموزشیه مرد ترسناکیه، اما الان متوجه شده که اون فقط توی کارش خیلی کاریزما و جذبه داره ولی در حالت معمولی بینهایت صمیمی برخورد میکنه، همچنین یک دفعه وقتی که داشته يکی از سربازای آموزشیش که بهش تمرین میداده رو دست یکی دیگه میسپرده گفته : ”آه ... اینا بچه هایین که من بهشون خیلی سخت و با دقت آموزش دادم و تربیتشون کردم، لطفا مراقبشون باش و باهاشون مهربون باش”
آرمی همچنین گفته که الان اوپای دوستش برگشته پادگان اما بهش گفته که وقتی برگشت تعطیلات قراره داستان های بیشتری رو از سوکجین براش تعریف کنه😭💘
۲.۰k
۱۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.