تک پارتی پارت 2

دینگ دینگ دینگ
زود رفتم تا درو باز کنم
+سلام خوش اومدی
_س سلام ممنون
+خوب بفرما داخل
بدون هیچ حرفی وارد خونه شدم
روی مبل نشستم چرا هیچ کس خونه نبود
_تو تنها زندگی میکنی؟
+ها خوب من برای خود یه خونه جدا دارم
_اها
+خوب شروع کنیم؟
_عا باشه اره شروع کنیم
وای ا. ت به خودت بیا آبروی خودتو نبرر
*نیم ساعت بعد *
+خوب من برم یه نوشیدنی بیارم
_اوکی
نوشیدنو رو آورد
ویو هیونجین
الان وقتشه الان باید گفت
+خوب ا. ت من میخواستم بهت یه چیزی بگم
_چی؟!
+م میخواستم بگم که از همون اول روز که دیدمت عاشقت شدم همیشه وقتی میدیدمت ضربان قلبم میرفت بالا
_با این حرفا چند دقیقه رفتم توی شک
+خوب جوابت؟
_م من
+نمیخوام هول بشی میتونی بعدا بگی
_ببین من دوست ندارم
+چ چی؟( بغض)
+میدونستم میدونستم که جوابت همینه
سرش پایین بود هر لحظه ممکن بود بغضش بترکه
_من دوست ندارم بلکه عاشقتم
با این حرفت سرشو به سرعت بالا آورد
+و واقعا؟
_م معلومه
هیونجین زود خودشو انداخت بغلم بخواطر این کار کمی سرخ شدم
+بهت قول میدم که هیچ وقت ولت نکنم
_دوست دارم ❤️
+منم همین طور ❤️
خوشتون اومد؟ 😗