سناریو بی تی اس

سناریو درخواستی بی تی اس

وقتی سرشون رو پاته و میبوسیشون و میگی من زندگیم رو تو چشات دیدم عاشقانه باشه


مکنه لاین

جیمین
ات:جیمین میشه یه چیزی رو بهت بگم؟
جیمین:آره حتما
ات:جیمین من زندگیم رو تو چشمای تو دیدم
به محض اینکه اینو گفتی جیمین خودش بوست کرد
بعد از بوستون
دستت رو گرفت و گذاشت رو قلبش
جیمین:تپش قلبم رو حس میکنی؟
ات:اوهوم
جیمین:هر تپشش بخاطر توئه و فقط برای توئه که میزنه

تهیونگ
ات:تهیونگ میخوام یچیزی رو بهت بگم اما میترسم تو رو توی دردسر بندازم
تهیونگ:خب نترس....بهم بگو
ات:خب راستش من عاشقتم و زندگیم رو توی چشمات دیدم
تهیونگ:از نظر تو با این حرفا تو دردسر میوفتم؟!
ات:شاید
تهیونگ:تو برام دردسر نیستی بلکه یه ریسکی یه ریسک هیجان انگیز

جونگکوک
ات:جونگکوک یه چیزی بگم؟
جونگکوک:بگو
ات:خب...من زندگیم رو توی چشمای تو دیدم و خیلی دوستت دارم
جونگکوک:نیاز نیست دوستم داشته باشی ات
ات:یعنی تو منو دوست نداری؟!
جونگکوک:فقط بهم اجازه ی دوست داشتن رو بده اجازه دارم؟!
ات:بله اجازه داری
جدنگکوک:میخوام عشقم رو بهت ثابت کنم و به صورتت نزدیک تر میشه
ات:تو قرار اول فکر نمیکنی یکم زود.....
جونگکوک قبل از اینکه اجازه بده حرفتو کامل کنی بوست میکنه

میدونم بد شد🥲
ولی...
امیدوارم خوشتون بیاد🤍