black dream p16
اوممم ، نه این کمه بزار یکم بیشترش کنیم تا زبونت آدم بشه" jk
عصبی شد و دستاش که توی زنجیر بود و تکون داد
"چیکار میخوای بکنی باهام عوضی ؟ ولم کن مگه باهات دشمنی دارم که منو اوردی خونت عقده هاتو روم خالی کنی؟" a,t
پوزخند کثیفی گوشه لبش بود و مشغول باز کردن دستاش شد
" تو که میدونی چرا اینجایی ، پس چرا میپرسی ؟ از عروسک یاغی خوشم نمیاد توله آدم باش پس!" jk
روی شونه هاش انداخت و با قدمای بلند وارد خونه شد
معدش میجوشید و عصبی بود و سرش نبض میزد
محکم به کمرش می کوبید تا اونو پایین بزاره
در سفید رنگی رو باز کرد و از شونه هاش انداخت زمین
گذاشتش توی وانی که اونجا بود و آب رو باز کرد
"داری چیکار میکنی ؟ ولم کننن" a,t
دستاش رو به دوش بست و نچ نچی کرد
" اومدی که سزای کارت و ببینی " jk
با ظرف پر از یخی وارد حمام شد و همش رو داخل وان خالی کرد
آب سرد روی بدنش ریخته میشد و یخ این سرما رو بیشتر میکرد
با نگاه پر از نفرتی بهش خیره شد و از سرما میلرزید
جئون بد لذت نگاهش میکرد و هر لحظه آب سرد تر میشد
چشماش رو بست تا آرامش خودش رو حفظ کنه که تیزی چیزی رو روی بازوش حس کرد
آروم چاقو روی بازوش تکون میخورد و رد قرمز کمی ازش به جا میموند
"اوممم ، اگه بکشم خوشگل تره یا نکشم؟" jk
فشار بیشتری به چاقو وارد کرد و با اخم ترسناکی بهش نگاه می کرد
" اینجایی برای من ، اینجایی تا آروم باشم ، اینجایی تا عذاب بکشی و من از عذابت لذت ببرم پس به نفعته اون زبون کوچولوت رو بکشی بیرون و داد بزنی و سلیطه بازی در بیاری تا بیشتر نکنمش" jk
پوزخندی زد و توجهی به زخم بازوش نداشت که آب سرد روش ریخته میشد
" تو و همجنسات زیادی اشغالید که من بخوام به شماها التماس کنم " a,t
فشار بیشتر شد و حس میکرد داره به استخونش میرسه
عصبی شد و دستاش که توی زنجیر بود و تکون داد
"چیکار میخوای بکنی باهام عوضی ؟ ولم کن مگه باهات دشمنی دارم که منو اوردی خونت عقده هاتو روم خالی کنی؟" a,t
پوزخند کثیفی گوشه لبش بود و مشغول باز کردن دستاش شد
" تو که میدونی چرا اینجایی ، پس چرا میپرسی ؟ از عروسک یاغی خوشم نمیاد توله آدم باش پس!" jk
روی شونه هاش انداخت و با قدمای بلند وارد خونه شد
معدش میجوشید و عصبی بود و سرش نبض میزد
محکم به کمرش می کوبید تا اونو پایین بزاره
در سفید رنگی رو باز کرد و از شونه هاش انداخت زمین
گذاشتش توی وانی که اونجا بود و آب رو باز کرد
"داری چیکار میکنی ؟ ولم کننن" a,t
دستاش رو به دوش بست و نچ نچی کرد
" اومدی که سزای کارت و ببینی " jk
با ظرف پر از یخی وارد حمام شد و همش رو داخل وان خالی کرد
آب سرد روی بدنش ریخته میشد و یخ این سرما رو بیشتر میکرد
با نگاه پر از نفرتی بهش خیره شد و از سرما میلرزید
جئون بد لذت نگاهش میکرد و هر لحظه آب سرد تر میشد
چشماش رو بست تا آرامش خودش رو حفظ کنه که تیزی چیزی رو روی بازوش حس کرد
آروم چاقو روی بازوش تکون میخورد و رد قرمز کمی ازش به جا میموند
"اوممم ، اگه بکشم خوشگل تره یا نکشم؟" jk
فشار بیشتری به چاقو وارد کرد و با اخم ترسناکی بهش نگاه می کرد
" اینجایی برای من ، اینجایی تا آروم باشم ، اینجایی تا عذاب بکشی و من از عذابت لذت ببرم پس به نفعته اون زبون کوچولوت رو بکشی بیرون و داد بزنی و سلیطه بازی در بیاری تا بیشتر نکنمش" jk
پوزخندی زد و توجهی به زخم بازوش نداشت که آب سرد روش ریخته میشد
" تو و همجنسات زیادی اشغالید که من بخوام به شماها التماس کنم " a,t
فشار بیشتر شد و حس میکرد داره به استخونش میرسه
۲۸.۷k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.