خلقت من در جهان یک وصله ی ناجوربود
خلقت من در جهان یک وصله ی ناجوربود
من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود
*~~~~~~*
افریدن مردمی را بهر گور اندر عزاب
گر خدا هست از انصاف خدایی دور بود
*~~~~~~*
خلقت (عشقی) درین دنیای دون مرگبار
دیدم هر روز رنج و درد جوراجور بود
( میرزاد عشقی )
من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود
*~~~~~~*
افریدن مردمی را بهر گور اندر عزاب
گر خدا هست از انصاف خدایی دور بود
*~~~~~~*
خلقت (عشقی) درین دنیای دون مرگبار
دیدم هر روز رنج و درد جوراجور بود
( میرزاد عشقی )
۱۸۴
۱۸ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.