trust me part. 21
ته: جیمین بیااااااا بدوووو
- چی شده؟
ته: نامجون درو قفل کرده معلوم نیست دارن چی کار می کن صدا داد و جیغای جین تا سالون پایین میاد
همه بعد شدین این خبر حمله ور سمت اتاق نامجون شون شدیم
پسرا با بعضی از خدمتکارا دم در جمع شده بودن
( از دید جیمین)
همه رو کنار زدمو جلو در وایستادم وبا دستم به در می کوبیدم
-نامجون این در لعنتی رو باز کننننن
صدای دادا جین هعی بیشتر و بیشتر میشد
- نامجون با تو ام این درو باز کننننن
یک دفعه صدا قط شد و در یهویی باز شد که همه رفتیم عقب یک دفعه نامجون با چهره عصبی درو باز کرد
نامجون:چی می خوای؟ ( با عصبانیت)
- برو اون ور
حام داد عقب
نامجون:گفتم چی می خوای؟؟؟
- نمیشنوی دیگه داره داد میکشه معلوم نیست لوله اگزوزت رو گذاشتی پاتم گذاشتی رو گاز برو که داری
نامجون: می خواست ازم پنهون نکنه که نکنم
- حتما میدونسته این جوری رفتاری نشون میده که نگفته
کنارش زدمو رفتم توی اتاق کل تخت پر خون بود
- فاک
سریع دویدم سمت در اتاق
- ته بیا تو این دیوانه معلوم نیست چی کارش کرده
همه خدمتکار برید سر کارتون یکی تون
همه رفت و فقط پسرا دم در بودن به یونگی علامت دادم که نامجون رو از اتاق خودشون دور کنه
( از دید ماها)
جیمین رفت توی اتاق منم پشت در منتظر بودم که هوپی کنارم وایستاد
هوپی: تو چرا ناراحتی؟
+ هوم؟ من نه تو فکرم
هوپی: تو فکر چی؟
+ هیچی ولش
یک دفعه در باز شد و جیمین از اتاق امد بیرون
+چی شد حالش خوبه؟
سرشو تکون داد و سمت اتاق خودش رفت
نفسه راحتی کشیدمو سمت اتاقم رفتم
درو باز کردمو بستم رفتم روی مبل توی اتاقم لم دادم
( دو روز بعد)
دو روز از تون اتفاق بین نامجون و جین میگذشت و همیشه نامجون میفرت منت کشی اخرشم سر میز شام دیشب هم دیگه رو بوسیدن و همه چیز ختم به خیر شد ولی چرا وقتی که همو بوسیدن منو جیمین همو نگاه کردیم؟
بازم ذهن کثیف داره میاد جلو ذهنم هعی خدا ولش اصلا بیا بریم کرم ریزی 😈
خب ولی رو کی بریزم 😟
اهااااااااا جیمین😈 در اتاقمو یواشکی باز کردمو درو برو نگاه کردم دیدم کسی نیست با کلی پلیسی بازی سمت اتاق جیمین رفتمو درو باز کردم دیدم کسی نیست نفس راحتی کشیدمو درو بستم
خبببب ماها الان وقت کرم ریزه😂
سمت میزش رفتم چیز خواصی نبود پایین تختش کشویی بود لبخند خبیسی زدمو سمت کشور اولی رفتم یک کارتون بود توش بسته بود یکی رو برداشتم
چرا انقدر شبیه پده الکلیه باز کردم دیدم یک چیز پلاستیکی داخلشه درش اوردم و دیدم گرده دستمو کردم توش دیدم دراز شد
وایییییییییی خداااااااااا این که کاندومهههههه😐😐😐
ادامه پست بعدی
- چی شده؟
ته: نامجون درو قفل کرده معلوم نیست دارن چی کار می کن صدا داد و جیغای جین تا سالون پایین میاد
همه بعد شدین این خبر حمله ور سمت اتاق نامجون شون شدیم
پسرا با بعضی از خدمتکارا دم در جمع شده بودن
( از دید جیمین)
همه رو کنار زدمو جلو در وایستادم وبا دستم به در می کوبیدم
-نامجون این در لعنتی رو باز کننننن
صدای دادا جین هعی بیشتر و بیشتر میشد
- نامجون با تو ام این درو باز کننننن
یک دفعه صدا قط شد و در یهویی باز شد که همه رفتیم عقب یک دفعه نامجون با چهره عصبی درو باز کرد
نامجون:چی می خوای؟ ( با عصبانیت)
- برو اون ور
حام داد عقب
نامجون:گفتم چی می خوای؟؟؟
- نمیشنوی دیگه داره داد میکشه معلوم نیست لوله اگزوزت رو گذاشتی پاتم گذاشتی رو گاز برو که داری
نامجون: می خواست ازم پنهون نکنه که نکنم
- حتما میدونسته این جوری رفتاری نشون میده که نگفته
کنارش زدمو رفتم توی اتاق کل تخت پر خون بود
- فاک
سریع دویدم سمت در اتاق
- ته بیا تو این دیوانه معلوم نیست چی کارش کرده
همه خدمتکار برید سر کارتون یکی تون
همه رفت و فقط پسرا دم در بودن به یونگی علامت دادم که نامجون رو از اتاق خودشون دور کنه
( از دید ماها)
جیمین رفت توی اتاق منم پشت در منتظر بودم که هوپی کنارم وایستاد
هوپی: تو چرا ناراحتی؟
+ هوم؟ من نه تو فکرم
هوپی: تو فکر چی؟
+ هیچی ولش
یک دفعه در باز شد و جیمین از اتاق امد بیرون
+چی شد حالش خوبه؟
سرشو تکون داد و سمت اتاق خودش رفت
نفسه راحتی کشیدمو سمت اتاقم رفتم
درو باز کردمو بستم رفتم روی مبل توی اتاقم لم دادم
( دو روز بعد)
دو روز از تون اتفاق بین نامجون و جین میگذشت و همیشه نامجون میفرت منت کشی اخرشم سر میز شام دیشب هم دیگه رو بوسیدن و همه چیز ختم به خیر شد ولی چرا وقتی که همو بوسیدن منو جیمین همو نگاه کردیم؟
بازم ذهن کثیف داره میاد جلو ذهنم هعی خدا ولش اصلا بیا بریم کرم ریزی 😈
خب ولی رو کی بریزم 😟
اهااااااااا جیمین😈 در اتاقمو یواشکی باز کردمو درو برو نگاه کردم دیدم کسی نیست با کلی پلیسی بازی سمت اتاق جیمین رفتمو درو باز کردم دیدم کسی نیست نفس راحتی کشیدمو درو بستم
خبببب ماها الان وقت کرم ریزه😂
سمت میزش رفتم چیز خواصی نبود پایین تختش کشویی بود لبخند خبیسی زدمو سمت کشور اولی رفتم یک کارتون بود توش بسته بود یکی رو برداشتم
چرا انقدر شبیه پده الکلیه باز کردم دیدم یک چیز پلاستیکی داخلشه درش اوردم و دیدم گرده دستمو کردم توش دیدم دراز شد
وایییییییییی خداااااااااا این که کاندومهههههه😐😐😐
ادامه پست بعدی
۲۴.۸k
۰۲ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.