پارت ۱۹
که یهو صدا افتادن یه چیزی اومد ویدیو رو قطع کردم و آروم درو بستم و از پله ها رفتم پایین هنوز نصف پله هارو رفته بودم که دیدم ته افتاده زمین و از سرش داره خون میاد اشک جلوی چشمامو گرفته بود سریع دویدم رفتم بغلش کردم کیلیدارم برداشتم سوار ماشین شدم و را ۱۵دیقه ای رو تو ۵ دیقه رفتم
؛کمککککک
(علامت پرستار پ. ر)
پ. ر چه خبره اقا اینجا بیمارستانه اروم تر
؛ لطفا داره میمیره😭
پ. ر پرستار کیمممم یه برانکارد بیارررر(نمی دونم درستش چیه شما همونو تصور کنید)
خلاصه ته رو بردن اتاق عمل
ویو کوک
خدود دوساعت بود ته رو برده بودن اونجا انقدر گریه کردم بودم چشام خشک شده بود
داشتم به صفحه تاریک گوشی نگا نیکردم که با دیدن اسم میونگ گوشی رو جواب دادم
؛ بل. ه(صدای گرفته با صرفه)
☆کجایی چیشده خوبی
؛ پوزخند صدا دار ته اتاق. عم. له😭😭😭
☆چی(گوشی از دستش افتاد)
♡چیشده میونگ میونگ خوبییی الو کوکککک چیشده
؛ کل ماجرا رو گفت
☆الان کجایید
؛ بیمارستان.......
☆♡الان میایم
یه ربع بعد
کوک ویو
داشتم گریه میکردم که بچه ها اومدن اوناهم داشتن گریه میکردن
که یهو دکتر از اتاق عمل اومد بیرون
؛ دکتر چی چیشد؟
(علامت دکتر&)
&متاسفانه....
؛ هیچی نگید هیچی یعنی چی متاسفانه نههه 😭😭😭😭
☆داداشششش😭😭🤣
&میزارید حرفمو بزنم
♡بله دکتر ببخشید
&عملشون خوب بود ولی متاسفانه یکم دیر بهوش میان
♡☆؛ 😳
؛ دکتر سکتمون دادی که خدایا شکرت دکتر خیلی ممونممممم
☆♡وایی دکتر خیلی ممنون
&😂
ویو کوک
ساعت 12:30
خیلی خوابم میومد اما وشم از اتاقی که ته توش بود بر نمیداشتم خدایا یه ادم چقدر میتونه زیبا باشه
داشتم با خودم حرف میزدم که یهووو
شرطا نرسیده بود ولی گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد
کامنت20
؛کمککککک
(علامت پرستار پ. ر)
پ. ر چه خبره اقا اینجا بیمارستانه اروم تر
؛ لطفا داره میمیره😭
پ. ر پرستار کیمممم یه برانکارد بیارررر(نمی دونم درستش چیه شما همونو تصور کنید)
خلاصه ته رو بردن اتاق عمل
ویو کوک
خدود دوساعت بود ته رو برده بودن اونجا انقدر گریه کردم بودم چشام خشک شده بود
داشتم به صفحه تاریک گوشی نگا نیکردم که با دیدن اسم میونگ گوشی رو جواب دادم
؛ بل. ه(صدای گرفته با صرفه)
☆کجایی چیشده خوبی
؛ پوزخند صدا دار ته اتاق. عم. له😭😭😭
☆چی(گوشی از دستش افتاد)
♡چیشده میونگ میونگ خوبییی الو کوکککک چیشده
؛ کل ماجرا رو گفت
☆الان کجایید
؛ بیمارستان.......
☆♡الان میایم
یه ربع بعد
کوک ویو
داشتم گریه میکردم که بچه ها اومدن اوناهم داشتن گریه میکردن
که یهو دکتر از اتاق عمل اومد بیرون
؛ دکتر چی چیشد؟
(علامت دکتر&)
&متاسفانه....
؛ هیچی نگید هیچی یعنی چی متاسفانه نههه 😭😭😭😭
☆داداشششش😭😭🤣
&میزارید حرفمو بزنم
♡بله دکتر ببخشید
&عملشون خوب بود ولی متاسفانه یکم دیر بهوش میان
♡☆؛ 😳
؛ دکتر سکتمون دادی که خدایا شکرت دکتر خیلی ممونممممم
☆♡وایی دکتر خیلی ممنون
&😂
ویو کوک
ساعت 12:30
خیلی خوابم میومد اما وشم از اتاقی که ته توش بود بر نمیداشتم خدایا یه ادم چقدر میتونه زیبا باشه
داشتم با خودم حرف میزدم که یهووو
شرطا نرسیده بود ولی گذاشتم امیدوارم خوشتون بیاد
کامنت20
۴.۸k
۰۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.