پارت ⁵
پارت ⁵
+خوبه،خب امشب ساعت ۸ یه پارتیه،کل مافیاها هستن،در ضمن بیشتر اون مافیاها با ما تو یه گروهن و هدفشون نابودی اون بانده،پس قوی تر هستیم
که ناگهان الکس وارد شد
÷خانوم..
+بله؟
÷رئیس باندی که تازه شکل گرفته،میخوان شمارو ببینن
+ آخه الان؟
÷گفتن کارشون فوریه
+باشه
الکس خارج شد
+خب،پس ازتون میخوام خواب کافی داشته باشید و خوب غذا بخورید ،نباید کم بیاریم
و بعد از اتمام حرفش،به بیرون رفت
وارد سالن اصلی شد
مردی هیکلی و با نقاب روی کاناپه لش کرده بود و مشغول خوردن مشروب بود
+جناب!؟
ناشناس بلند شد و رو به روی ا،ت قرار گرفت
ناشناس:ها جون کی هستم
+خب؟
جون کی شروع به راه رفتن در عمارت کرد
جون کی:شنیده بودم رئیس باند بلک هارت به قتل رسیده و یه خانوم کوچولو رهبری باندو به عهده گرفته
+خب که چی؟
جون کی:درسته باندم به تازگی شکل گرفته،ولی خیلی اطلاعات از باندت دارم کیم ا،ت
+مثلا؟
جون کی:خب مثلا ..کسی که بعد الکس باهاش صمیمی ای ،خودش جاسوس بانده!
+اون کیه؟
جون کی خنده ای مستانه سر داد و گفت
جون کی:خودش پیداش کن بیبی
ا.ت عصبی نگاهی بهش انداخت
جون کی:اوه نه بیبی من عصبی نشو،به زودی خودش خودشو لو میده!در ضمن بابت پذیرایی فوق العادتون ممنونم ،باید برم کوچولو!
ا،ت بدون کنترلی زانوشو بالا اورد و محکم توی شکم پسر فرو کرد
+مرتیکه،فقط یه بار دیگه بگی بیبی،کاری میکنم حسرت بچه داشتنو داشته باشی!
جون کی:دختر به این کوچولویی میخواد منو ناقص کنه؟
+در جریانی که قدرت دست منه!؟
جون کی:آره خانوم کوچولو،ولی به زودی ازدستش میدی!خدانگهدار فسقلی!
+خوبه،خب امشب ساعت ۸ یه پارتیه،کل مافیاها هستن،در ضمن بیشتر اون مافیاها با ما تو یه گروهن و هدفشون نابودی اون بانده،پس قوی تر هستیم
که ناگهان الکس وارد شد
÷خانوم..
+بله؟
÷رئیس باندی که تازه شکل گرفته،میخوان شمارو ببینن
+ آخه الان؟
÷گفتن کارشون فوریه
+باشه
الکس خارج شد
+خب،پس ازتون میخوام خواب کافی داشته باشید و خوب غذا بخورید ،نباید کم بیاریم
و بعد از اتمام حرفش،به بیرون رفت
وارد سالن اصلی شد
مردی هیکلی و با نقاب روی کاناپه لش کرده بود و مشغول خوردن مشروب بود
+جناب!؟
ناشناس بلند شد و رو به روی ا،ت قرار گرفت
ناشناس:ها جون کی هستم
+خب؟
جون کی شروع به راه رفتن در عمارت کرد
جون کی:شنیده بودم رئیس باند بلک هارت به قتل رسیده و یه خانوم کوچولو رهبری باندو به عهده گرفته
+خب که چی؟
جون کی:درسته باندم به تازگی شکل گرفته،ولی خیلی اطلاعات از باندت دارم کیم ا،ت
+مثلا؟
جون کی:خب مثلا ..کسی که بعد الکس باهاش صمیمی ای ،خودش جاسوس بانده!
+اون کیه؟
جون کی خنده ای مستانه سر داد و گفت
جون کی:خودش پیداش کن بیبی
ا.ت عصبی نگاهی بهش انداخت
جون کی:اوه نه بیبی من عصبی نشو،به زودی خودش خودشو لو میده!در ضمن بابت پذیرایی فوق العادتون ممنونم ،باید برم کوچولو!
ا،ت بدون کنترلی زانوشو بالا اورد و محکم توی شکم پسر فرو کرد
+مرتیکه،فقط یه بار دیگه بگی بیبی،کاری میکنم حسرت بچه داشتنو داشته باشی!
جون کی:دختر به این کوچولویی میخواد منو ناقص کنه؟
+در جریانی که قدرت دست منه!؟
جون کی:آره خانوم کوچولو،ولی به زودی ازدستش میدی!خدانگهدار فسقلی!
۱.۷k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.