پارت=²

×خب عشقم بریم اماده شیم من که می‌دونم تو باید تا سه ساعت فقط آماده شی(خنده)
_یاااا جونکوکاااااااا (خنده)

از رو پاهاش بلند شدم و با هم رفتیم تو اتاق از کمد دو تا لباس درآوردم و رو به حونکوک کردم
_عشقم کدومو بپوشم
×هر کدومو دوست داری ولی یکم زیاده بازه حتما شب میتونی پای دردش وایسی که الان میخوای اینو بپوشی(اخم)
_اخه این که باز نیس خیلی
×نه این نه سینه هات پیداس داخلش بزار خودم برات انتخاب میکنم
_باشه کوکی غیرتی من
از تو کمد یه لباس خوشگل برداشت که خیلی هم باز نبود
×این چطوره
_عالیههه همینو می‌پوشم
×باشه عزیزم(لبخند)
_میشه یه لباسم من برای تو انتخاب کنم
×اوممم باشه بزار ببینم سلیقه زنم چطوره
_(خنده)
یه کت و شلوار جذاب گرفتم جلوش
×چشم همینو می‌پوشم
بعد آماده شدیم ولی این جونکوکی اینقدر کیوت شده بود هی منو اذیت میکرد و نمیزاشت رژ قرمزمو بزنم و می‌گفت بزار من بزنم برات
_جونکوکییییی نکن دیگه چرا اینقدر شیطونی می‌کنی(خنده)
×خب بزار من بزنم
_خیلی خب باشه

رژمو دادم دستش و برام زد و بعد لبامو محکم بوسید و دستمو گرفت و رفتیم سوار ماشین شدیم
×نفسم
_جانم
×از روی پای من بلند نمیشی و مشروب هم نمیخوری با هیچ پسری هم حرف نمیزنی
_باشه عشقم تو هم با هیچ دختری حرف نزن نگاشونم نکن
×از کی تو به من دستور میدی بیبی گرل هوم؟
_ها چیه خب همون‌طور که تو دوس نداری من به پسرا نزدیک شم منم نمی‌خوام به دخترا نزدیک شی
(ناراحت)
×قوربون اون قیافه کیوتت بشم باشه عزیزم

لبامو محکم بوسید و یه مارک هم انداخت رو گردنم رسیدیم بار از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل بوی سیگار الکل میومد و صدای بلند آهنگ رفتیم طبقه بالا که مخصوص مافیا های بزرگ بود رفتیم نشستیم
×بهت چی گفتم (اخم و عصبی)
_چی گفتی
×گفتم از روی پای من تکون نمیخوری بلند شو بشین رو پاهام
_برووو بابا
×چی گفتیییی(داد)
_غ.....غلط کردم ببخشید ددی
×هوم خوبه حالا بیا بشین رو پاهام

نشستم رو پاهاش وقتی عصبی میشه به شدت ازش میترسم برای همین سعی میکنم زیاد رو مخش نرم که یه زنه اومد طرفمون با یه لباس خیلی باز

زنه:خوش اومدید ارباب الان (ارباب....اسم مرده رو گفت)میان تو راه هستن (ناز و عشوه)
خیلی عصبانی شدم ولی کوک خیلی ریلکس بود و داشت سیگارشو میکشید زنه رفت
_دختره ج*نده کصخل
×به کی فحش میدی بیبی(خنده)
_به این دختره هرزه
×اها پس حسودی کردی اره خوشکلم(خنده)
_هوم مگه نمیبینی چطوری حرف میزد
×ولش کن بیبی من فقط تو رو دوست دارم اع یونا عزیزم این یارو اومد خب از رو پای من تکون نمیخوری فهمیدی
_باشه

مرده اومد پیشمون که دیدم اون زنه هم اومد به شدت عصبی بودم دختره هرزه همش خودشو به کوک میمالید و خیلی باز عشوه حرف میزد بعد که معامله اینا تموم شد مرده رفت