حجاب مصونیت است نه محدودیت:
حجاب مصونیت است نه محدودیت:
در پاسخ به افرادی که مبارزه با حجاب را نوعی دفاع از حقوق و ازادی زن قلمداد میکند و حجاب رامانع ازادی زن می دانند و چنین وانمود میکنند که مقام زن برتر از ان است که وی در چهارچوب یک قانون محدود کننده،از ازادی و حضور مؤثر اجتماعی محروم گردد و الزام حجاب برای زن را نوعی بی اعتنایی به حیثیت انسانی و حق طبیعی و بالاخره ظلم زن میدانند،باید گفت: ازادی قلمروهای متعدد و گوناگون دارد.مانند:بیان،اندیشه،عقیده،فعالیت های سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و هنری.حال حجاب کدام یک از این ازادی هارا سلب میکند؟حضور اجتماعی زنان ممنوع نیست بلکه مطلوب هم هست و در صورتی که اختلاط زن و مرد با حفظ تمامی شئون صورت پذیرد،حرمت ندارد.وقتی فعالیت های اجتماعی و سیاسی زنان،ممنوع نیست پس کدام ازادی است که حجاب ان را از زن گرفته است.شاید مراد از ازادی در گفتار این دسته افراد،هرزگی جنسی و بی بندوباری است که در حقیقت سلب انسانیت و کرامت از زن است.البته که حجاب این ازادی را سلب میکند که رسالتش هم همین است تا ارزش،وقار و شخصیت زن را حفظ کرده باشد و البته شاید حجاب سختی هایی را به همراه داشته باشد که وقتی هدف ان حفظ مقام زن و سلامت جامعه باشد تحمل ان،امرمطلوب وقابل تقدیر است.مگر دستیابی به دیگر توضیحات با دشواری ها همراه نیست؟وسوسه گران ومروجان خوی حیوانیت اینگونه وانمود میکنند که حجاب مانع بروز استعدادهای زن در جامعه است و همچنین ان را ضربه ای به اجتماع میدانند،چرا که در صورت الزامی بودن حجاب نیمی از افراد جامعه معطل هستند و حجاب جلوی فعالیت هایشان را میگیرد.انان غافل اند از اینکه حجاب اسلامی هیچ وقت موجب هدر رفتن سرمایه های ذاتی نیست.زنان مسلمان در جوامع اسلامی با حضور در صحنه های متعدد سیاسی،اجتماعی و اقتصادی به ویژه در دهه های اخیر جمهوری اسلامی ایران،به اثبات رساندند که حجاب هیچ گونه منعی برای فعالیت مثبت زنان ایجاد نمیکند.حجاب در اسلام لذتهای جنسی را فقط در محیط خانواده و برای همسرمشروع میداند و محیط کار باید خالصازهر گونه منعیبرای حضور زنان در اجتماع و صحنه های گوناگون ندارد؛همچنان که در جنگ های صدر اسلام همراه انان از شهربیرون می امدند و با اب رسانی به نیروها،شستن لباس های انان و مداوای مجروهان به انان کمک می کردند.همچنین در بسیاری از مشاغل اجتماعی زمان پیامبر را زنان عهده دار بودند از قبیل کار در مزرعه،پرستاری معالجه و درمان بیماران و…که هیچکدام مورد نهی پیامبر قرار نگرفت.ایا این ها دلیل بر بطلان ادعا و توجیه دوم نیست؟افرادی که به این توجیهات دروغین و استدلالات بی پایه خود را طرفدار حقوق زنان جلوه میدهند خواسته یا ناخواسته،دانسته یا ندانسته در اوج غفلتند و نمیدانند بی حجابی چه فاجعه ای برای جامعه بشری به بار اورده است.
در پاسخ به افرادی که مبارزه با حجاب را نوعی دفاع از حقوق و ازادی زن قلمداد میکند و حجاب رامانع ازادی زن می دانند و چنین وانمود میکنند که مقام زن برتر از ان است که وی در چهارچوب یک قانون محدود کننده،از ازادی و حضور مؤثر اجتماعی محروم گردد و الزام حجاب برای زن را نوعی بی اعتنایی به حیثیت انسانی و حق طبیعی و بالاخره ظلم زن میدانند،باید گفت: ازادی قلمروهای متعدد و گوناگون دارد.مانند:بیان،اندیشه،عقیده،فعالیت های سیاسی،اجتماعی،فرهنگی و هنری.حال حجاب کدام یک از این ازادی هارا سلب میکند؟حضور اجتماعی زنان ممنوع نیست بلکه مطلوب هم هست و در صورتی که اختلاط زن و مرد با حفظ تمامی شئون صورت پذیرد،حرمت ندارد.وقتی فعالیت های اجتماعی و سیاسی زنان،ممنوع نیست پس کدام ازادی است که حجاب ان را از زن گرفته است.شاید مراد از ازادی در گفتار این دسته افراد،هرزگی جنسی و بی بندوباری است که در حقیقت سلب انسانیت و کرامت از زن است.البته که حجاب این ازادی را سلب میکند که رسالتش هم همین است تا ارزش،وقار و شخصیت زن را حفظ کرده باشد و البته شاید حجاب سختی هایی را به همراه داشته باشد که وقتی هدف ان حفظ مقام زن و سلامت جامعه باشد تحمل ان،امرمطلوب وقابل تقدیر است.مگر دستیابی به دیگر توضیحات با دشواری ها همراه نیست؟وسوسه گران ومروجان خوی حیوانیت اینگونه وانمود میکنند که حجاب مانع بروز استعدادهای زن در جامعه است و همچنین ان را ضربه ای به اجتماع میدانند،چرا که در صورت الزامی بودن حجاب نیمی از افراد جامعه معطل هستند و حجاب جلوی فعالیت هایشان را میگیرد.انان غافل اند از اینکه حجاب اسلامی هیچ وقت موجب هدر رفتن سرمایه های ذاتی نیست.زنان مسلمان در جوامع اسلامی با حضور در صحنه های متعدد سیاسی،اجتماعی و اقتصادی به ویژه در دهه های اخیر جمهوری اسلامی ایران،به اثبات رساندند که حجاب هیچ گونه منعی برای فعالیت مثبت زنان ایجاد نمیکند.حجاب در اسلام لذتهای جنسی را فقط در محیط خانواده و برای همسرمشروع میداند و محیط کار باید خالصازهر گونه منعیبرای حضور زنان در اجتماع و صحنه های گوناگون ندارد؛همچنان که در جنگ های صدر اسلام همراه انان از شهربیرون می امدند و با اب رسانی به نیروها،شستن لباس های انان و مداوای مجروهان به انان کمک می کردند.همچنین در بسیاری از مشاغل اجتماعی زمان پیامبر را زنان عهده دار بودند از قبیل کار در مزرعه،پرستاری معالجه و درمان بیماران و…که هیچکدام مورد نهی پیامبر قرار نگرفت.ایا این ها دلیل بر بطلان ادعا و توجیه دوم نیست؟افرادی که به این توجیهات دروغین و استدلالات بی پایه خود را طرفدار حقوق زنان جلوه میدهند خواسته یا ناخواسته،دانسته یا ندانسته در اوج غفلتند و نمیدانند بی حجابی چه فاجعه ای برای جامعه بشری به بار اورده است.
۱۱.۷k
۲۱ آبان ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.