🌑🍷part :۲🍷🌑
ویو راوی:
پدر و مادر ا.ت روی کاناپه نشسته بودن و داشتن فیلم میدیدن که صدای کفش های دختر نظر اونها رو به خودش جلب کرد .
(علامت ا.ت+علامت پدر ا.ت=علامت مادر ا.ت•)
+های
•سلام دختر قشنگم 😍
=سلام عزیزم
•کجا میری عزیزم
+دارم با لیا میرم مهمونی دوستم ،کل بچه های مدرسه به اون مهمونی دعوتن
=تا جایی که یادم میاد تو توی مهمونی دوستات لباس اسپرت میپوشیدی!
+این مهمونی مجلسیه و کل مدرسه توی این مهمونین !
=آها،راننده خبر کنم یا خودت سوار میشی
+سوییچمو بده بیاد
=کدوم ماشین؟
+بی ام و (نمد درست نوشتم یا نه )
=بیا
+مرسی ،خب من میرم دیگه بابای امشبم خونه برنمیگردم میرم ویلای شمالم با دوستام
•باشه دختر مواظب خودت باش
ا.ت سوار ماشینش شد و به سمت خونه ی لیا حرکت کرد.
تماس لیا و ا.ت:(علامت ا.ت+علامت لیا/)
+های گرل
/های بوی
+درد
/😂
+😂
+بیا پایین کم حرف بزن
/چشم بانو
ویو راوی:
لیا از خونش زد بیرون رو رفت سمت ماشین ا.ت .
/اووووو خانم خوشتیپ کردن
+نکه تو نکردی !
راه افتادن
+میگم حالا چرا مهمونی گرفت؟
/نمیدونم والا ولی در اصل دوست پسرش گرفته
+هی نگو نگو داغ دلمو تازه نکن
/میبینی خواهر چقد سینگلیم
+اسکل اونو نمیگم که دلم میخواد مهمونی بگیرم پسر میخوام چیکار اصن از این عشق و عاشقی ها خوشم نمیاد که چی مثلاً 😒
/یروز عاشق شدی بهت میگم 😂
پرش زمانی رسیدن مهمونی .
همین که رفتم تو کل نگاه ها روی این دوتا لیدی زیبا افتاد اما توی اون جمعیت ینفر نظر ا.ت رو به خودش جلب کرد ....
🌑🌑🌑🌑
هومم بنظرتون کی بود؟🤭
خب بیب لطفاً حمایت کن مرص اگه نکنی شرط میزارم واسه فیک 🍷
پدر و مادر ا.ت روی کاناپه نشسته بودن و داشتن فیلم میدیدن که صدای کفش های دختر نظر اونها رو به خودش جلب کرد .
(علامت ا.ت+علامت پدر ا.ت=علامت مادر ا.ت•)
+های
•سلام دختر قشنگم 😍
=سلام عزیزم
•کجا میری عزیزم
+دارم با لیا میرم مهمونی دوستم ،کل بچه های مدرسه به اون مهمونی دعوتن
=تا جایی که یادم میاد تو توی مهمونی دوستات لباس اسپرت میپوشیدی!
+این مهمونی مجلسیه و کل مدرسه توی این مهمونین !
=آها،راننده خبر کنم یا خودت سوار میشی
+سوییچمو بده بیاد
=کدوم ماشین؟
+بی ام و (نمد درست نوشتم یا نه )
=بیا
+مرسی ،خب من میرم دیگه بابای امشبم خونه برنمیگردم میرم ویلای شمالم با دوستام
•باشه دختر مواظب خودت باش
ا.ت سوار ماشینش شد و به سمت خونه ی لیا حرکت کرد.
تماس لیا و ا.ت:(علامت ا.ت+علامت لیا/)
+های گرل
/های بوی
+درد
/😂
+😂
+بیا پایین کم حرف بزن
/چشم بانو
ویو راوی:
لیا از خونش زد بیرون رو رفت سمت ماشین ا.ت .
/اووووو خانم خوشتیپ کردن
+نکه تو نکردی !
راه افتادن
+میگم حالا چرا مهمونی گرفت؟
/نمیدونم والا ولی در اصل دوست پسرش گرفته
+هی نگو نگو داغ دلمو تازه نکن
/میبینی خواهر چقد سینگلیم
+اسکل اونو نمیگم که دلم میخواد مهمونی بگیرم پسر میخوام چیکار اصن از این عشق و عاشقی ها خوشم نمیاد که چی مثلاً 😒
/یروز عاشق شدی بهت میگم 😂
پرش زمانی رسیدن مهمونی .
همین که رفتم تو کل نگاه ها روی این دوتا لیدی زیبا افتاد اما توی اون جمعیت ینفر نظر ا.ت رو به خودش جلب کرد ....
🌑🌑🌑🌑
هومم بنظرتون کی بود؟🤭
خب بیب لطفاً حمایت کن مرص اگه نکنی شرط میزارم واسه فیک 🍷
۱۲.۴k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.