میخام یه داستان بگم تنتون بلرزه

میخام یه داستان بگم تنتون بلرزه
دودقیقه هم طول نمیکشه خوندنش...

تا آخرش بخون و نشر کن تا همه بفهمن

خدا خیلی مهربونه وگفته شده خیلی ها از محبین اهل بیت یا کسایی با ویژگی های خاص گناهاشون بخشیده میشه
ولی این درسته که گناه کنی وستم کنی واون دنیا سختی نبینی؟
ابنطور نیس و حداقل توبرزخ به اعمالت رسیدگی میشه

خب اگه اسم خودتو مسلمون و شیعه میزاری داستان زیرو بخون:

روزی یه جوون که اهل ایمان بود سراغ امیرالمومنین اومد گفت که گناهی کرده و ازگناهش میترسه از امام خاست راهی نشون بده که اون دنیا عذاب این گناهو نبینه وکاملا بخشیده میشه
میدونی گناهش چی بود؟
گناهش همجنس بازی بود
البته یه بار که خیییلی پشینون شده بود
خلاصه چند بار رف پیش امان وامام همش ردش میکرد ومیگف برو توبه کن
ولی جوون باایمان میدونس که گناهش سنگینه ومیترسید خیلی پاپیچ امام شد که یه روز امام برگشت گفت سه راه داری:1سرتو با شمشیر بزنیم
2دستو پاتو ببستیم از کوه بندازیمت تا بمیری
3تو آتش سوخته بشی

اون جوون با خودش گف سخت ترینو انتخاب کنه تا کاملا بخشیده بشه
گفت یا علی من سومی رو میخام

آره ترس از گناه اینه

اون جوون خودش با چشمای گریان هیزم جمع کرد
وباحالت پشیمانی وگریان خودش آتشو روشن کرد
اون غسلشو کرد وسیعتش رو نوشت

امام داشت تا آتیش همراهیش میکرد که تا خاست بره تو آتیش امام کشیدش بیرون وگفت:جوون تو چیکار کردی؟ الآن تمام ملاءکه دورت جمع شدن وگریه میکنن همه دنیارومبهوت خودت کردی،خداوند تورو بخشید.




آره ایمان واقعی اینه

حالا ما واقعا چقدر گناه کاریم؟ چقدر دروغ گفتیم؟ چقدر غیبت کردیم؟ حق الناس؟ و...

ما چقدر ترس از گناه داریم؟
اسممون مومنه؟
اسممون مسلمونه؟
مانماینده خداییم تو زمین؟
به خودت فکر کن وببین چند چندی؟
توبه کن و از اماما شفاعت کن

خواهرم ازت التماس میکنم حجاب فاطمی رو کنار نذار
برادرم حجاب کن چشماتو

التماس دعا