پارت 7
ویو ته
بعد از اینکه به کوک توی جا به جای وسایلش کمک کردم،
رفتم توی اتاقم و لباسم رو با یه شلوارک و یه تیشرت بدون استین و کاله دار عوض کردم و رفتم پایین و روی کاناپه نشتم که آجوما گفت:
آجوما: ته برو کوک رو صدا کن بیان غذا بخورین.«بلند»
ته: چشم آجوما الان میرم صداش میکنم.
رفتم بالا تا کوک رو صدا کنم.
ویو کوک
بعد از این که ته رفت تو اتاقش منم لباسم رو با یه شولوارک مشکی و تیشرت سفید عوض کردم.
بعد دیدم که در اتاق زده شد موهام رو درست کردم و گفتم:
کوک: بیا تو.«کیوت»
ته: کوچولو آجوما گفت بیا پایین غذا حاضر.«جدی»
کوک: ویستا الان میام باهم بریم.«کیوت»
بعد گوشیم رو از روی پا تختی برداشتم و با ته رفتیم پایین تا غذا بخوریم.
ویو ته
ادامه دارد...................
بعد از اینکه به کوک توی جا به جای وسایلش کمک کردم،
رفتم توی اتاقم و لباسم رو با یه شلوارک و یه تیشرت بدون استین و کاله دار عوض کردم و رفتم پایین و روی کاناپه نشتم که آجوما گفت:
آجوما: ته برو کوک رو صدا کن بیان غذا بخورین.«بلند»
ته: چشم آجوما الان میرم صداش میکنم.
رفتم بالا تا کوک رو صدا کنم.
ویو کوک
بعد از این که ته رفت تو اتاقش منم لباسم رو با یه شولوارک مشکی و تیشرت سفید عوض کردم.
بعد دیدم که در اتاق زده شد موهام رو درست کردم و گفتم:
کوک: بیا تو.«کیوت»
ته: کوچولو آجوما گفت بیا پایین غذا حاضر.«جدی»
کوک: ویستا الان میام باهم بریم.«کیوت»
بعد گوشیم رو از روی پا تختی برداشتم و با ته رفتیم پایین تا غذا بخوریم.
ویو ته
ادامه دارد...................
۱۰.۱k
۰۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.