و رفتم پیش هیا نشستم که خوابم برد
و رفتم پیش هیا نشستم که خوابم برد
صبح روز بعد
ویوی ته
از خواب بیدار شدم دیدم پتو رومه و هیا یه جا وایساده و داره تابلو های روی دیوار رو نگاه می کنه
رفتم پیشش که گفت
هیا: ارباب اون کیه
ته : اون دختر خالمه که تا پارسال باهاش تو رابطه بودم
هیا : چرا تا پارسال
ته : بخاطر این که من شبا تا دیر وقت بیرون بودم و ادم می کشتم یه شب بهم شک کرد و اومد دنبالم و وقتی که دید ادم کشم از هم جدا شدیم
هیا : ببخشید ارباب ولی خیلی خر بوده
ته : چرا
هیا: اگه من جاش بودم هیچ وقت این کارو نمی کردم
ته : چرا
هیا : چون شما خوش تیپ هستید مهربون هستید چشمای خوشگلی دارید ولی یکم
ته : یکم چی
هیا : یکم بد اخلاق
ته : چرا
هیا: چون وقتی عصبانی می شید داد می زنید
ته : دوست داری جای دختر خام باشی
هیا : نه
ته : به چه دلیل
هیا : چون من در حد این نیستم که زن شما بشم
ته : از چه لحاظ
هیا : من زشتم عجیبم رنگ موهام زشته رنگ چشمام زشته نحسم و دیوونه
ته : نه تو خیلی خوشگلی نحس نیستی عجیب هستی ولی از لحاظ کیوت تازه من عاشق رنگ آبیم دیوونه بازیاتم باعث خوشحالی می شه
او ه راستی
هیا: چی
ته : کوک جوآ بیاین تو
کوک : از کجا فهمیدی
ته : من علم غیب دارم
که هیا اومد پشتم قایم شد
ته : چی شده
هیا: رو صورت اون آقاهه خونه
ته : کوک نگفتم نرو آدم بکش
کوک : گفتی
جوآ : به حرف رئیست گوش کن
که هیا رفت تفنگ برداشت و به بیرون شلیک کرد
ته : چرا این کارو کردی (با داد )
هیا : ا اون بیرون رو نگاه ک کن
نگاه کردم دیدم یه مرد بوده که می خواسته به زور به یکی از خدمه ها تجاوز کنه
ته : ولی خودمونیم چه تیر انداز خوبی هستی
که دوباره گریه کرد
ته : باز دو باره گریه کردی
جوآ : ته
ته : چیه
جوآ : فرار نکن که مرگت حتمیه
کوک : دختر کوچولو بهم نگاه کن
هیا : چیه (باگریه)
ته : آی آی موهامو ول کن خرهههه
جوآ: خودت خری
هیا : ل ل لطفاً موهای اربابو نکشید
جوآ : باشه خانم کوچولو
تا جوآ موهامو ول کرد سریع رفتم هیا رو بغل کردمو برا جوآ زبون در آوردم
ته : بسوز هیا مال منه
جوآ : نه مال منه
که هیا از دستم پرید
هیا : دوست ارباب اینا چی میگن
کوک : هیچی
هیا: پس چرا ارباب و خانم شما سر من دعوا میکنن
کوک : چون کیوت هستی
هیا : من که زشتم
کوک ته جوآ : نه تو خیلی خوشگلی
هیا: ح حالا چرا سرم داد می زنین
رفتم بغلش کردم و گفتم
ته : خانم کوچولو حالت خوبه
هیا : خوبم
گونشو بوسیدم آفرین دختر خوب دیگه گریه نکن که گفت
ادمین : دلم خواست جای حساس تموم کنم هاااااااااااااا حالا بسوزین
ها ها ها ها هااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بای تا پارت بعدی
صبح روز بعد
ویوی ته
از خواب بیدار شدم دیدم پتو رومه و هیا یه جا وایساده و داره تابلو های روی دیوار رو نگاه می کنه
رفتم پیشش که گفت
هیا: ارباب اون کیه
ته : اون دختر خالمه که تا پارسال باهاش تو رابطه بودم
هیا : چرا تا پارسال
ته : بخاطر این که من شبا تا دیر وقت بیرون بودم و ادم می کشتم یه شب بهم شک کرد و اومد دنبالم و وقتی که دید ادم کشم از هم جدا شدیم
هیا : ببخشید ارباب ولی خیلی خر بوده
ته : چرا
هیا: اگه من جاش بودم هیچ وقت این کارو نمی کردم
ته : چرا
هیا : چون شما خوش تیپ هستید مهربون هستید چشمای خوشگلی دارید ولی یکم
ته : یکم چی
هیا : یکم بد اخلاق
ته : چرا
هیا: چون وقتی عصبانی می شید داد می زنید
ته : دوست داری جای دختر خام باشی
هیا : نه
ته : به چه دلیل
هیا : چون من در حد این نیستم که زن شما بشم
ته : از چه لحاظ
هیا : من زشتم عجیبم رنگ موهام زشته رنگ چشمام زشته نحسم و دیوونه
ته : نه تو خیلی خوشگلی نحس نیستی عجیب هستی ولی از لحاظ کیوت تازه من عاشق رنگ آبیم دیوونه بازیاتم باعث خوشحالی می شه
او ه راستی
هیا: چی
ته : کوک جوآ بیاین تو
کوک : از کجا فهمیدی
ته : من علم غیب دارم
که هیا اومد پشتم قایم شد
ته : چی شده
هیا: رو صورت اون آقاهه خونه
ته : کوک نگفتم نرو آدم بکش
کوک : گفتی
جوآ : به حرف رئیست گوش کن
که هیا رفت تفنگ برداشت و به بیرون شلیک کرد
ته : چرا این کارو کردی (با داد )
هیا : ا اون بیرون رو نگاه ک کن
نگاه کردم دیدم یه مرد بوده که می خواسته به زور به یکی از خدمه ها تجاوز کنه
ته : ولی خودمونیم چه تیر انداز خوبی هستی
که دوباره گریه کرد
ته : باز دو باره گریه کردی
جوآ : ته
ته : چیه
جوآ : فرار نکن که مرگت حتمیه
کوک : دختر کوچولو بهم نگاه کن
هیا : چیه (باگریه)
ته : آی آی موهامو ول کن خرهههه
جوآ: خودت خری
هیا : ل ل لطفاً موهای اربابو نکشید
جوآ : باشه خانم کوچولو
تا جوآ موهامو ول کرد سریع رفتم هیا رو بغل کردمو برا جوآ زبون در آوردم
ته : بسوز هیا مال منه
جوآ : نه مال منه
که هیا از دستم پرید
هیا : دوست ارباب اینا چی میگن
کوک : هیچی
هیا: پس چرا ارباب و خانم شما سر من دعوا میکنن
کوک : چون کیوت هستی
هیا : من که زشتم
کوک ته جوآ : نه تو خیلی خوشگلی
هیا: ح حالا چرا سرم داد می زنین
رفتم بغلش کردم و گفتم
ته : خانم کوچولو حالت خوبه
هیا : خوبم
گونشو بوسیدم آفرین دختر خوب دیگه گریه نکن که گفت
ادمین : دلم خواست جای حساس تموم کنم هاااااااااااااا حالا بسوزین
ها ها ها ها هااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بای تا پارت بعدی
۷.۲k
۱۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.