پارت 10 نفرت شایدم عشق
_دقت کردی همه دارن نگامون میکنن
_ام نه ولی الان چرا
_چه کنیم
_همه ی نی شیرارو برداریمو فرار کنیم
_باشههه بدووو
داشتیم میدوییدیم که کوک زنگ زد به راننده و گفت پولشونو بده رمز کارتشم گفت
_کوک میای زنگا رو بزنیم فرار کنیم
_قبوله بشین توی سبد ( بچه ها با سبد چرخی فرار کرده بودن)
_باشه
زنگا رو میزدیمو فرار میکردیم آخر گیرمون اوردن و انداختنمون زندان کوکی هم زنگ زد به تهیونگ
تهیونگ :
میون داشت لباسشو عوض میکرد که گوشم زنک خورد شماره ی ناشناس بود
_بله بفرمایید
_آقای کیم تهیونگ
_بله
_برادرتون زنگ خونه ی مردمو میزدن و فرار میکردن
_چی این امکان نداره
_با یه دختری هم هستن لطفا زود تشریف بیارین
_بله چشم
میون اومد بیرون وای چقد کیوت بود
_ام نه ولی الان چرا
_چه کنیم
_همه ی نی شیرارو برداریمو فرار کنیم
_باشههه بدووو
داشتیم میدوییدیم که کوک زنگ زد به راننده و گفت پولشونو بده رمز کارتشم گفت
_کوک میای زنگا رو بزنیم فرار کنیم
_قبوله بشین توی سبد ( بچه ها با سبد چرخی فرار کرده بودن)
_باشه
زنگا رو میزدیمو فرار میکردیم آخر گیرمون اوردن و انداختنمون زندان کوکی هم زنگ زد به تهیونگ
تهیونگ :
میون داشت لباسشو عوض میکرد که گوشم زنک خورد شماره ی ناشناس بود
_بله بفرمایید
_آقای کیم تهیونگ
_بله
_برادرتون زنگ خونه ی مردمو میزدن و فرار میکردن
_چی این امکان نداره
_با یه دختری هم هستن لطفا زود تشریف بیارین
_بله چشم
میون اومد بیرون وای چقد کیوت بود
۴.۴k
۰۲ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.