جوان تبسمی کرد: اذیت نکن! کتاب یگانه چیزی ست که نیاز به م
جوان تبسمی کرد: اذیت نکن! کتاب یگانه چیزیست که نیاز به محافظ ندارد.
چشمهای وهاب دودو زد: چرا؟
چون به تملک در نمیآید.
از دید شما هیچ چیز مالکیت نمیپذیرد.
جوان سر را پایین انداخت، سطری خواند و زیر لب گفت: بله، احساس تملک غریزهای عقبماندهاست.
ولی هر آدمی میل دارد چیزهایی را هر چند محدود، از آن خودش بداند و من به دو چیز وابستهام: خاطرهای از کودکی و کتابخانهام.
چشمهای وهاب دودو زد: چرا؟
چون به تملک در نمیآید.
از دید شما هیچ چیز مالکیت نمیپذیرد.
جوان سر را پایین انداخت، سطری خواند و زیر لب گفت: بله، احساس تملک غریزهای عقبماندهاست.
ولی هر آدمی میل دارد چیزهایی را هر چند محدود، از آن خودش بداند و من به دو چیز وابستهام: خاطرهای از کودکی و کتابخانهام.
۱.۶k
۲۳ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.