مدرسه ی مافیا
فصل۲پارت۳(آخر)
(چون احساس کردم این فیک خیلی چرته تمومش کردم و میخوام پر انرژی یه فیک دیگه رو شروع کنم )
رسیدیم به یه عمارت خیلی خوشگل بود جیمین منو برد توی اتاق
+جیمین
جیمین:بله ؟
+م..من کوک رو دوست دارم ولی اون خیلی با من بد کرد
جیمین:میدونم واقعا متاسفم
+میشه کاری برام انجام بدی؟
جیمین:چه کاری ؟
+من..
که در با صدای خیلی بلندی باز شد و صدای کوک اومد
کوک:خب اقای پارک جیمین اگر جرعت داری بیا بیرون
جیمین:ا/ت تو همین جا بمون
من الان میام
+نه تو بمون من میرم باهاش کار دارم تا نگفتم هم بیرون نیا خطرناکه
جیمین:میخوای چی کار کنی؟
+فقط میخوام باهاش حرف بزنم
جیمین:باشه ولی مراقب خودت باش
+باشه
+جونگکوک من با آغوش باز به دیدار مرگ اومدم
کوک:ا/ت ؟
+معلومه که من من خیلی دوست داشتم عوضییی
کوک اومد سمتم و منو توی بغلش گرفت و گفت
کوک:من متاسفم. که باهات بد رفتاری کردم
+اشکالی نداره ولی کاری به جیمین نداشته باش
کوک:باشه
«۴سال بعد»
کوک:یاااااااااا خانوم جئون شینا فکر نکن مامانت اینجا نیست من بهت کاری ندارماااا
شینا:خب چون کاری نداری
کوک:الان که اومدم حالیت کردم میفهمی
«پایان»
(چون احساس کردم این فیک خیلی چرته تمومش کردم و میخوام پر انرژی یه فیک دیگه رو شروع کنم )
رسیدیم به یه عمارت خیلی خوشگل بود جیمین منو برد توی اتاق
+جیمین
جیمین:بله ؟
+م..من کوک رو دوست دارم ولی اون خیلی با من بد کرد
جیمین:میدونم واقعا متاسفم
+میشه کاری برام انجام بدی؟
جیمین:چه کاری ؟
+من..
که در با صدای خیلی بلندی باز شد و صدای کوک اومد
کوک:خب اقای پارک جیمین اگر جرعت داری بیا بیرون
جیمین:ا/ت تو همین جا بمون
من الان میام
+نه تو بمون من میرم باهاش کار دارم تا نگفتم هم بیرون نیا خطرناکه
جیمین:میخوای چی کار کنی؟
+فقط میخوام باهاش حرف بزنم
جیمین:باشه ولی مراقب خودت باش
+باشه
+جونگکوک من با آغوش باز به دیدار مرگ اومدم
کوک:ا/ت ؟
+معلومه که من من خیلی دوست داشتم عوضییی
کوک اومد سمتم و منو توی بغلش گرفت و گفت
کوک:من متاسفم. که باهات بد رفتاری کردم
+اشکالی نداره ولی کاری به جیمین نداشته باش
کوک:باشه
«۴سال بعد»
کوک:یاااااااااا خانوم جئون شینا فکر نکن مامانت اینجا نیست من بهت کاری ندارماااا
شینا:خب چون کاری نداری
کوک:الان که اومدم حالیت کردم میفهمی
«پایان»
۹.۵k
۲۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.