پارت ۲۰ Blood moon
پارت ۲۰ Blood moon
گوشیو برداشتم و به ساعتش نگاه کردم
باید یه کوچولوی دیگه صبر
میکردم
گوشیمو گذاشتم تو جیب شلوارم
یکم از لیوان اب کنار تخت خوردم و منتظر
روی تخت نشستم و به فکر فرو رفتم
اگه از در ورودی میرفتم امکان داشت که
بادیگارد داشته باشه و قفل باشه
شایدم اژیر خطر یا اینکه در اتاق قفل باشه
و نتونم برم بیرون
پنجره هم جوری نبود که راحت بتونم ازش برم
بیرون
گوشیمو برداشتم و دوباره به یونا و سوهو
زنگ زدم به انید اینکه انتن بده ولی نداد
بلند شدم و رفتم سمت در اتاق
دستگیره رو کشید و با کمال تعجبم باز شد
اومدم بیرون اروم راه میرفتم
چون کفش یا دموایی نداشتم باید یکی رو برمیداشتم چون این اطراف جنگله
و احتمال داره که خار و... بره داخل پام
یکی از کفشارو برداشتم و پوشیدم یکم از
سایز پاهام بزرگتر بود
رفتم سمت در ورودی
دستگیره رو کشیدم و با قیژ قیژ بدی باز شد
ا/ت:جدی باز شد؟
قدم اولمو از در گذاشتم بیرون
و شروع کردم به دویدن
سریع از در حیاط رفتم بالا که یه صدایی
از پشت سرم شنیدم
؟:بگیریدش
انتظارشو داشتم
با تمام سرعتم دویدم
مجبور بودم از جنگلای تاریک که پشت سر هم
میومدن عبور کنم
رفتم داخل جنگل صدای
خش خش برگای خشک زیر پاهام فضا رو ترسناکتر
میکرد
داشتم میدویدم که پام یه یه چیزی گیر کرد
خواستم بیوفتم که...
حمایت❤
ببخشید اگه کم شد
به نظرتون ا/ت فرار میکنه؟
گوشیو برداشتم و به ساعتش نگاه کردم
باید یه کوچولوی دیگه صبر
میکردم
گوشیمو گذاشتم تو جیب شلوارم
یکم از لیوان اب کنار تخت خوردم و منتظر
روی تخت نشستم و به فکر فرو رفتم
اگه از در ورودی میرفتم امکان داشت که
بادیگارد داشته باشه و قفل باشه
شایدم اژیر خطر یا اینکه در اتاق قفل باشه
و نتونم برم بیرون
پنجره هم جوری نبود که راحت بتونم ازش برم
بیرون
گوشیمو برداشتم و دوباره به یونا و سوهو
زنگ زدم به انید اینکه انتن بده ولی نداد
بلند شدم و رفتم سمت در اتاق
دستگیره رو کشید و با کمال تعجبم باز شد
اومدم بیرون اروم راه میرفتم
چون کفش یا دموایی نداشتم باید یکی رو برمیداشتم چون این اطراف جنگله
و احتمال داره که خار و... بره داخل پام
یکی از کفشارو برداشتم و پوشیدم یکم از
سایز پاهام بزرگتر بود
رفتم سمت در ورودی
دستگیره رو کشیدم و با قیژ قیژ بدی باز شد
ا/ت:جدی باز شد؟
قدم اولمو از در گذاشتم بیرون
و شروع کردم به دویدن
سریع از در حیاط رفتم بالا که یه صدایی
از پشت سرم شنیدم
؟:بگیریدش
انتظارشو داشتم
با تمام سرعتم دویدم
مجبور بودم از جنگلای تاریک که پشت سر هم
میومدن عبور کنم
رفتم داخل جنگل صدای
خش خش برگای خشک زیر پاهام فضا رو ترسناکتر
میکرد
داشتم میدویدم که پام یه یه چیزی گیر کرد
خواستم بیوفتم که...
حمایت❤
ببخشید اگه کم شد
به نظرتون ا/ت فرار میکنه؟
۸.۷k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.