حوصلم سر رفت خواستم بزارم

پارت چندم بودیم(ببخشید یادم نمیاد)

لیا ویو
سلام ... من لیا هستم . من عاشق کوکم ولی فکر نکنم اون منو بخواد اما اون مال منه(گوه نخور)به دستش میارم(با من طرفی)

پرش زمانی یک ماه بعد

کوک ویو
توی این یک ماه خیلی با مومو دوست شدم ولی هنوز عاشقش نیستم(میشی😁) هرروز براش اتفاق هایی که میوفتاد تعریف میکردم اونم همینطور صداش خیلی جذابه(اونایی که وانس هستن میدونن صدای مومو خیلی گوگولیه)


لیا ویو
چند وقته دیدم کوک با یه گل حرف میزنه و اون گل هم صدا میده کنجکاو شدم ببینم چی میگن و برای همین کل ماجرارو فهمیدم .... خب اقای جئون گفته بودم مال منی ..... من اون گلدون رو سر به نیست میکنم(🔪🔪🔪🔫🔫)

پرش زمانی فردا
خب الان موقعیت خوبیه برش دارم الان کوک نیستش

کوک ویو
رفتم یه کتاب بیارم از کتابخوانه که دیدم گلدون نیست داشتم میگشتم دنبالش که از پنجره دیدم لیا داره میبرتش نمیدونم چرا ولی خون جلو چشمامو گرفت

مومو ویو
این یک ماه خیلی باهاش خوب شدم الان رفته کتاب بیاره ولی چرا نیومد نگرانش شدم ولی نمیدونم چرا باید بشم
.....................................................
اینم از این پارت
سناریو درخواستی داشتین بگین
مرسی برای حمایت هاتون