سناریو
وقتی عضو هشتمی مست برمیگردی خونه
نامی: دختر تو کجا بودی؟
ت.ا: هیچی رفته بودم بار با پسرا رقصیدم بعدم بغلم کردن تازه همه لباس های باز رو خودم درخواست میکنم و...(در حال اعتراف کردن)
نامی: چی میشد همیشه مست باشی حالا ولش بیا ببرمت پیش اعضا ببین چیکارت نمیکنن
جین: ای دختره خنگ این همه استرس گرفتم بخاطرت صورتم خراب شد
شوگا: کی تو کجا بودی؟ عهههه گردنت چی شده
میوفتی بغلش از مستی: یکی کبود کرده گفتم برو کنار بیشتر اومد نزدیک اوپا بکشش
شوگا: فردا خبر مرگش رسید حق عضا داری کردن نداری
هوپی: هیچ میدونی کجا بودی؟
ت.ا: اوپاااا عصبی نشووو
هوپی: چطور اصلا گردنت رو دیدی یا رونت؟ اینقدر فشارش دادن مردای عوضی قرمز شده...
ت.ا: او اوپااا شراب ریخت رو پاممم
هوپی: عه
جیمین: کجا بودی ها؟ ساعت 3 صبحه
ت.ا: اوپا اینا رو ول کن گردنم میخاره
جیمین: کجا بگو بخارونم
ت.ا: کنار گردنم
جیمین میخواد بخارونه
ت.ا: عهههه چرا با دست وقتی دندون هات هستن؟
جیمین: عههه این طوریه؟
و باهم نماز خوندن
ته:تو کجا بودی؟ بدون اجازه رفتی بار؟ اونم با این لباس باز و کوتاه؟ تو فقط دستت بیاری بالا لباسه تا نافت میاد چرا گردنت کبوده؟
(ته میخواد دست بزنه به گردنت)
ت.ا: اهههه دست نزن درد میکنهههه
ته: این.. این جای دندونه؟
ت.ا با مظلومیت: اوهم
ته: برای من خودتو مظلوم نشون نده بسمه هرچی کشیدم از دستت کاری به بقیه هم ندارم فقط گمشو تو اتاق برات دارم
کوک: کجا بودی ها؟
ت.ا: بار
کوک: مرض چقدرم با افتخار میگه
ت.ا: ددییییی عصبی نشو
کوک: ددی؟ نه نه نه من باهات س. ک. س
نمیکنم
ت.ا: ولی ددی چه بدن خوبی داری
(کم کم دکمه های کوک برای نماز خوندن باز میکنه)
کوک: دست نزن
ت.ا دم گوش کوک: ددییییییی میدونم تو هم عاشقمی این بار رو بهم لذت بده دیگه
کوک سریع میگیرتش برای نماز خوندن
بخش سوره هستن فقط میگن الله اکبر
نامی: دختر تو کجا بودی؟
ت.ا: هیچی رفته بودم بار با پسرا رقصیدم بعدم بغلم کردن تازه همه لباس های باز رو خودم درخواست میکنم و...(در حال اعتراف کردن)
نامی: چی میشد همیشه مست باشی حالا ولش بیا ببرمت پیش اعضا ببین چیکارت نمیکنن
جین: ای دختره خنگ این همه استرس گرفتم بخاطرت صورتم خراب شد
شوگا: کی تو کجا بودی؟ عهههه گردنت چی شده
میوفتی بغلش از مستی: یکی کبود کرده گفتم برو کنار بیشتر اومد نزدیک اوپا بکشش
شوگا: فردا خبر مرگش رسید حق عضا داری کردن نداری
هوپی: هیچ میدونی کجا بودی؟
ت.ا: اوپاااا عصبی نشووو
هوپی: چطور اصلا گردنت رو دیدی یا رونت؟ اینقدر فشارش دادن مردای عوضی قرمز شده...
ت.ا: او اوپااا شراب ریخت رو پاممم
هوپی: عه
جیمین: کجا بودی ها؟ ساعت 3 صبحه
ت.ا: اوپا اینا رو ول کن گردنم میخاره
جیمین: کجا بگو بخارونم
ت.ا: کنار گردنم
جیمین میخواد بخارونه
ت.ا: عهههه چرا با دست وقتی دندون هات هستن؟
جیمین: عههه این طوریه؟
و باهم نماز خوندن
ته:تو کجا بودی؟ بدون اجازه رفتی بار؟ اونم با این لباس باز و کوتاه؟ تو فقط دستت بیاری بالا لباسه تا نافت میاد چرا گردنت کبوده؟
(ته میخواد دست بزنه به گردنت)
ت.ا: اهههه دست نزن درد میکنهههه
ته: این.. این جای دندونه؟
ت.ا با مظلومیت: اوهم
ته: برای من خودتو مظلوم نشون نده بسمه هرچی کشیدم از دستت کاری به بقیه هم ندارم فقط گمشو تو اتاق برات دارم
کوک: کجا بودی ها؟
ت.ا: بار
کوک: مرض چقدرم با افتخار میگه
ت.ا: ددییییی عصبی نشو
کوک: ددی؟ نه نه نه من باهات س. ک. س
نمیکنم
ت.ا: ولی ددی چه بدن خوبی داری
(کم کم دکمه های کوک برای نماز خوندن باز میکنه)
کوک: دست نزن
ت.ا دم گوش کوک: ددییییییی میدونم تو هم عاشقمی این بار رو بهم لذت بده دیگه
کوک سریع میگیرتش برای نماز خوندن
بخش سوره هستن فقط میگن الله اکبر
۵.۲k
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.